در صورتی که اشکالی در ترجمه می بینید می توانید از طریق شماره زیر در واتساپ نظرات خود را برای ما بفرستید
09331464034ماهیت و اهداف باستان شناسی
Archaeology is partly the discovery of the treasures of the past, partly the careful work of the scientific analyst, partly the exercise of the creative <strong>imagination</strong>.
باستان شناسی تا حدودی کشف گنجینه های گذشته است، تا حدودی کار حساس تحلیلگر علمی، تا حدی تمرین <strong>تخیل</strong> خلاق.
It is toiling in the sun on an <strong>excavation</strong> in the Middle East, it is working with living Inuit in the snows of Alaska, and it is investigating the sewers of Roman Britain.
باستان شناسی یک زحمت <strong>حفاری</strong> در زیر آفتاب خاورمیانه است، یا با اسکیمو های زنده در برف های آلاسکا کار کردن، و بررسی فاضلاب های بریتانیای روم است.
But it is also the painstaking task of <strong>interpretation</strong>, so that we come to understand what these things mean for the human story.
اما وظیفه دشوار <strong>تفسیر </strong>نیز وجود دارد، بنابراین ما می توانیم درک کنیم که این موارد برای داستان {زندگی} بشر چه معنایی دارند.
And it is the conservation of the world's cultural heritage against <strong>looting</strong> and careless harm.
و باستان شناسی حفاظت از میراث فرهنگی جهان در برابر آسیب های <strong>غارت گرانه</strong> و غیر محتاطانه است.
Archaeology, then, is both a physical activity out in the field, and an <strong>intellectual</strong> pursuit in the study or laboratory.
بنابراین، باستان شناسی هم یک فعالیت بدنی در میدان است و هم یک فعالیت <strong>فکری</strong> در مطالعه یا آزمایشگاه.
That is part of its great <strong>attraction</strong>.
این بخشی از <strong>جذابت</strong> بزرگ این موضوع است.
The rich mixture of danger and detective work has also made it the perfect vehicle for fiction writers and film-makers, from Agatha Christie with Murder in <strong>Mesopotamia</strong> to Stephen Spielberg with Indiana Jones.
مخلوط غنی از خطر و کار پلیسی همچنین آن را به رسانه ایده آل نویسندگان داستان و سازندگان فیلم تبدیل کرده است، از آگاتا کریستی با نوشته قتل در <strong>بین النهرین</strong> گرفته تا استفان اسپیلبرگ با فیلم ایندیانا جونز.
However far from reality such portrayals are, they capture the <strong>essential</strong> truth that archaeology is an exciting quest - the quest for knowledge about ourselves and our past.
هرچند این تصاویر به دور از واقعیت هستند، آنها این حقیقت <strong>اساسی</strong> را در نظر گرفته اند که باستان شناسی یک ماجرا جویی هیجان انگیز است – جستجوی برای اطلاعاتی درباره خودمان و گذشته مان.
But how does archaeology relate to disciplines such as <strong>anthropology</strong> and history, that are also concerned with the human story? Is archaeology itself a science? And what are the responsibilities of the archaeologist in today's world?
اما چگونه باستان شناسی با نظام هایی مانند <strong>مردم شناسی</strong> و تاریخ، که مربوط به سرگذشت بشر نیز هستند مرتبط است؟ آیا باستان شناسی خودش یک علم است؟ و مسئولیت های باستان شناس در دنیای امروز چیست؟
Anthropology, at its broadest, is the study of humanity - our physical characteristics as animals and our unique non-biological characteristics that we call culture.
مردم شناسی، در گسترده ترین حالتش، مطالعه انسانیت است - ویژگی های فیزیکی ما به عنوان حیوانات و ویژگی های منحصر به فرد غیر بیولوژیکی ما که ما آنها را فرهنگ می نامیم.
Culture in this sense includes what the anthropologist, Edward Tylor, summarised in 1871 as 'knowledge, belief, art, morals, <strong>custom</strong> and any other capabilities and habits acquired by man as a member of society'.
فرهنگ به این معنا شامل آنچه انسان شناس، ادوارد تیلور، در سال 1871 به طور خلاصه به عنوان "دانش، اعتقاد، هنر، اخلاق، <strong>عرف</strong> و هرگونه توانایی و عادت دیگری که انسان به عنوان عضوی از جامعه به دست آورده" معرفی کرده است.
Anthropologists also use the term 'culture’ in a more restricted sense when they refer to the ‘cultural of a <strong>particular</strong> society, meaning the non-biological characteristics unique to that society, which distinguish it from other societies.
همچنین وقتی مردم شناسان اصطلاح "فرهنگ" را به معنای "فرهنگی یک جامعه <strong>خاص</strong>" به کار می برند، به معنای ویژگی های غیر بیولوژیکی منحصر به فرد آن جامعه است که آن را از جوامع دیگر متمایز می کند.
Anthropology is thus a broad discipline - so broad that it is generally broken down into three smaller <strong>disciplines</strong>: physical anthropology, cultural anthropology and archaeology.
بنابراین انسان شناسی یک رشته گسترده است - به قدری گسترده که به طور کلی به سه <strong>رشته</strong> کوچکتر تقسیم می شود: انسان شناسی فیزیکی، انسان شناسی فرهنگی و باستان شناسی.
Physical anthropology, or biological anthropology as it is also called, <strong>concerns</strong> the study of human biological or physical characteristics and how they evolved.
مردم شناسی فیزیکی، یا همان انسان شناسی بیولوژیکی به مطالعه خصوصیات بیولوژیکی یا فیزیکی انسان و چگونگی تکامل آنها <strong>مربوط</strong> می شود.
Cultural anthropology - or social anthropology - <strong>analyses</strong> human culture and society.
انسان شناسی فرهنگی - یا انسان شناسی اجتماعی - فرهنگ و جامعه بشری را <strong>تحلیل</strong> می کند.
Two of its <strong>branches</strong> are ethnography (the study at first hand of individual living cultures) and ethnology (which sets out to compare cultures using ethnographic evidence to derive general principles about human society).
دو <strong>شاخه</strong> آن قوم نگاری (مطالعه از همان ابتدای فرهنگ های زنده فردی) و قوم شناسی است (که هدف آن مقایسه فرهنگ ها با استفاده از شواهد قوم نگاری برای استخراج اصول کلی در مورد جامعه بشری است).
Archaeology is the ‘<strong>past tense</strong> of cultural anthropology’.
باستان شناسی «<strong>زمان گذشته</strong> انسان شناسی فرهنگی» است.
<strong>Whereas</strong> cultural anthropologists will often base their conclusions on the experience of living within contemporary communities, archaeologists study past societies primarily through their material remains - the buildings, tools, and other artefacts that constitute what is known as the material culture left over from former societies.
<strong>در حالی که</strong> انسان شناسان فرهنگی نتیجه گیری خود را بر اساس تجربه زندگی در جوامع معاصر استوار می كنند، باستان شناسان جوامع گذشته را عمدتاً از طریق بقایای مادیشان مطالعه می كنند - ساختمانها، ابزارها و سایر مصنوعات هنری كه به عنوان فرهنگ مادی باقی مانده از جوامع سابق شناخته می شود.
<strong> </strong>
<strong>Nevertheless</strong>, one of the most important tasks for the archaeologist today is to know how to interpret material culture in human terms.
<strong>با این وجود</strong>، امروزه یکی از مهمترین وظایف باستان شناس این است که بداند چگونه فرهنگ مادی را از نظر انسانی تفسیر کند.
How were those <strong>pots</strong> used? Why are some dwellings round and others square? Here the methods of archaeology and ethnography overlap.
چگونه از آن <strong>قوری ها </strong>استفاده شده؟ چرا بعضی از خانه ها گرد و بعضی دیگر مربع هستند؟ در اینجا روش های باستان شناسی و قوم نگاری با هم رابطه اشتراکی دارند.
Archaeologists in recent decades have developed ‘ethnoarchaeology’, where, like ethnographers, they live among <strong>contemporary</strong> communities, but with the specific purpose of learning how such societies use material culture - how they make their tools and weapons, why they build their settlements where they do, and so on.
باستان شناسان در دهه های اخیر "علم قوم شناسی" را توسعه داده اند، جایی كه آنها مانند قوم نگاران در میان جوامع <strong>معاصر</strong> زندگی می كنند، اما با هدف خاص یادگیری چگونگی استفاده چنین جوامعی از فرهنگ مادی - چگونه ابزار و سلاح خود را می سازند، چرا محل سكونت خود را در جایی كه هستند بنا می كنند، و غیره... .
Moreover, archaeology has an active <strong>role</strong> to play in the field of conservation.
علاوه بر این، باستان شناسی در زمینه حفاظت و نگهداری <strong>نقش</strong> فعالی دارد.
Heritage studies <strong>constitutes</strong> a developing field, where it is realised that the world's cultural heritage is a diminishing resource which holds different meanings for different people.
<strong>تاسیسات</strong> مطالعات میراثی یک رشته در حال توسعه است، جایی که فهمیده می شود میراث فرهنگی جهان منبعی کمرنگ است که برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد.
If, then, archaeology deals with the past, in what way does it differ from history? In the <strong>broadest</strong> sense, just as archaeology is an aspect of anthropology, so too is it a part of history - where we mean the whole history of humankind from its beginnings over three million years ago.
بنابراین، اگر، باستان شناسی به گذشته بپردازد، از چه لحاظ هایی با تاریخ تفاوت دارد؟ در <strong>وسیعترین </strong>معنایش، همانطور که باستان شناسی جنبه ای از انسان شناسی است، بخشی از تاریخ نیز هست - جایی که منظور ما کل تاریخ بشریت از آغاز آن بیش از سه میلیون سال پیش است.
<strong>Indeed</strong>, for more than ninety-nine per cent of that huge span of time, archaeology - the study of past material culture - is the only significant source of information.
<strong>در واقع</strong>، برای بیش از نود و نه درصد از این بازه زمانی عظیم، باستان شناسی - مطالعه فرهنگ مادی گذشته - تنها منبع قابل توجه اطلاعاتی است.
Conventional historical sources begin only with the introduction of <strong>written</strong> records around 3,000 BC in western Asia, and much later in most other parts of the world.
منابع متعارف تاریخی تنها با معرفی سوابق <strong>مکتوب</strong> در حدود 3000 سال قبل از میلاد در غرب آسیا آغاز شد، و پس از مدت زمان بسیاری در دیگر نقاط جهان آغاز شد.
A commonly drawn distinction is between <strong>pre-history</strong>, example as the period before written records - and history in the narrow sense, meaning the study of the past using written evidence.
یک تمایز معمولاً بین <strong>ما قبل تاریخ</strong>، به عنوان مثال دوران قبل از سوابق مکتوب - و تاریخ در مفهوم محدود، به معنای مطالعه گذشته با استفاده از شواهد مکتوب است.
To archaeology, which studies all cultures and periods, whether with or without writing, the distinction between history and pre-history is a convenient dividing line that recognises the importance of the written word, but in no way lessens the importance of the useful information contained in <strong>oral histories</strong>.
از نظر باستان شناسی، که همه فرهنگ ها و دوره ها را مورد مطالعه قرار میدهد، چه با نوشتن و چه بدون نوشتن، تمایز بین تاریخ و ماقبل تاریخ یک خط تقسیم مناسب است که اهمیت کلمه نوشتاری را به رسمیت میشناسد، اما به هیچ وجه از اهمیت اطلاعات مفید موجود در <strong>تاریخی که سینه به سینه منتقل شده</strong> نمی کاهد.
Since the aim of archaeology is the understanding of humankind, it is a humanistic study, and since it deals with the human past, it is a historical <strong>discipline</strong>.
از آنجا که هدف باستان شناسی درک بشریت است، این یک مطالعه انسانی است و از آنجا که به گذشته بشر می پردازد، یک <strong>رشته</strong> تاریخی است.
But it differs from the study of written history in a <strong>fundamental</strong> way.
اما با مطالعه تاریخ مکتوب به شکلی <strong>اساسی</strong> متفاوت است.
The <strong>material</strong> the archaeologist finds does not tell us directly what to think.
<strong>مطالبی</strong> که باستان شناس پیدا می کند مستقیماً به ما نمی گوید که چه فکری باید بکنیم.
Historical <strong>records</strong> make statements, offer opinions and pass judgements.
<strong>سوابق</strong> تاریخی اظهاراتی را ارائه میدهند، نظرات را ارائه میدهند و قضاوت ها را رد می کنند.
The objects the archaeologists discover, on the other hand, tell us nothing directly in <strong>themselves</strong>.
از طرف دیگر، اشیایی که باستان شناسان کشف می کنند، <strong>خود</strong> مستقیماً چیزی به ما نمی گویند.
In this respect, the practice of the archaeologist is rather like that of the scientist, who collects data, conducts experiments, <strong>formulates a hypothesis</strong>, tests the hypothesis against more data, and then, in conclusion, devises a model that seems best to summarise the pattern observed in the data.
از این لحاظ، عملکرد باستان شناس تقریباً مانند روشی است که دانشمند برای جمع آوری داده ها، انجام آزمایشات، <strong>فرمول بندی فرضیه</strong>، آزمایش فرضیه با داده های بیشتر به کار میبرند، و سپس، در نتیجه، مدلی ابداع می کند که به نظر می رسد برای جمع بندی الگوی مشاهده شده در داده ها بهترین باشد.
The archaeologist has to develop a picture of the past, just as the scientist has to develop a <strong>coherent</strong> view of the natural world.
باستان شناس باید تصویری از گذشته بسازد، همانطور که دانشمند باید یک دید <strong>منسجم</strong> از جهان طبیعی ایجاد کند.
Questions 14-19
Do the following statements agree with the claims of the writer in Reading Passage 164?
In boxes 14-19 on your answer sheet write:
YES if the statement agrees with the cliams of the writer
NO if the statement contradicts the claims of the writer
NOT GIVEN if it is impossible to say what the writer thinks about this
14 Archaeology involves creativity as well as investigative work.
15 Archaeologist must be able to translate texts from ancient languages.
16 Movies give a realistic picture of the work of archaeologists.
17 Anthropologists define culture in more than one way.
18 Archaeology is a more demanding field of study than anthropology.
19 The history of Europe has been documented since 3,000 BC.
Questions 20 and 21
Choose TWO letters A – E
Write your answer in boxes 20 and 21 on your answer sheet.
The list below gives some statements about anthropology.
Which TWO statements are mentioned by the writer of the text?
A. It is important for government planners.
B. It is a continually growing field of study.
C. It often involves long periods of fieldwork.
D. It is subdivided for study purposes.
E. It studies human evolutionary patterns.
Questions 22and 23
Choose TWO letters A – E
Write your answer in boxes 22 and 23 on your answer sheet.
The list below gives some of the tasks of an archaeologist.
Which TWO of these tasks are mentioned by the writer of the text?
A. examining ancient waste sites to investigate diet
B. studying cave art to determine its significance
C. deducing reasons for the shape of domestic buildings
D. investigating the way different cultures make and use objects
E. examining evidence for past climate changes
Questions 24-27
Complete the summary of the last two paragraphs of Reading Passage 164.
Choose NO MORE THAN TWO WORDS from the passage for each answer.
Write your answer in boxes 24-27 on your answer sheet.
Much of the work of archaeologists can be done using written records, but they find 24............................equally valuable. The writer describes archaeology as both a 25.......................... and a 26 .......................However, as archaeologists do not try to influence human behaviour, the writer compares their style of working to that of a 27..........................
Answers:
هنوز نظری درج نشده است!