The Problem of Scarce Resources

مشکل منابع کمیاب

The Problem of Scarce Resources

 

Section A. The problem of how health-care resources should be <strong>allocated</strong> or apportioned, so that they are distributed in both, the most just and most efficient way, is not a new one.
چگونگی <strong>تشخیص</strong> و تقسیم منابع مراقبت های بهداشتی، به طوری که هر دو به شیوه مناسب، عادلانه ترین و کار آمد ترین شکل توزیع شوند، معضل جدیدی نیست.

Every health system in an economically developed society is faced with the need to decide (either formally or informally) what proportion of the community’s total resources should be spent on health-care; how resources are to be apportioned; what diseases and disabilities and which forms of treatment are to be given priority; which members of the community are to be given special consideration in respect of their health needs; and which forms of treatment are the most <strong>cost-effective</strong>.
هر سیستم بهداشتی در جامعه توسعه یافته اقتصادی با این نیاز روبروست که (چه به صورت رسمی و چه غیررسمی) تصمیم بگیرد چه اندازه از کل منابع جامعه باید برای مراقبت های بهداشتی هزینه شود؛ نحوه تقسیم منابع؛ چه بیماری ها و معلولیت ها و کدام اشکال درمانی باید در اولویت قرار گیرند؛ کدام اعضای جامعه باید با توجه به نیازهای بهداشتی خود مورد توجه ویژه قرار گیرند؛ و کدام یک از روشهای درمانی <strong>مقرون به صرفه</strong> هستند.

<strong> </strong>

Section B. What is new is that, from the 1950s onwards, there have been certain general changes in <strong>outlook</strong> about the finitude of resources as a whole and of health-care resources in particular, as well as more specific changes regarding the clientele of health-care resources and the cost to the community of those resources.
نکته جدید این است که، از دهه 1950 به بعد، تغییرات کلی ویژه ای در <strong>چشم انداز</strong> درمورد محدودیت در منابع به عنوان یک کل و به ویژه منابع مراقبت های بهداشتی، همچنین به طور دقیق تر درمورد مشتریان این منابع و هزینه آن برای جامعه صورت گرفته.

Thus, in the 1950s and 1960s, there emerged an awareness in Western societies that resources for the provision of fossil fuel energy were finite and <strong>exhaustible</strong> and that the capacity of nature or the environment to sustain economic development and population was also finite.
بنابراین، در دهه های 1950 و 1960، این آگاهی در جوامع غربی به وجود آمد که منابع تأمین سوخت های فسیلی محدود و <strong>تمام شدنی</strong> هستند و همچنین ظرفیت طبیعت یا محیط زیست برای حفظ رشد اقتصادی و جمعیت محدود است.

In other words, we became aware of the <strong>obvious</strong> fact that there were ‘limits to growth’.
به عبارت دیگر، ما از این واقعیت <strong>آشکار</strong> آگاه شدیم که "محدودیت هایی برای رشد" وجود دارد.

The new <strong>consciousness</strong> that there were also severe limits to health-care resources was part of this general revelation of the obvious.
<strong>آگاهی</strong> جدید مبنی بر اینکه محدودیت های شدیدی نیز در منابع مراقبت های بهداشتی وجود دارد بخشی از این آشکار سازی حقایق بود.

Looking back, it now seems quite incredible that in the national health systems that <strong>emerged</strong> in many countries in the years immediately after the 1939-45 World War, it was assumed without question that all the basic health needs of any community could be satisfied, at least in principle; the ‘invisible hand’ of economic progress would provide.
با نگاه به گذشته، کاملا باور نکردنی بنظر می‌ رسد که سیستم های بهداشت ملی که در بسیاری از کشور ها بلافاصله پس از جنگ جهانی 1939-45 طی سال ها <strong>پدید آمدن</strong>د، با این فرض که بی تردید میتوان تمام نیاز های اساسی بهداشتی هر جامعه ای را براورده کرد، حداقل از نظر اخلاقی؛ پیشرفت اقتصادی "به دست غیب" فراهم شد.

<strong> </strong>

Section C. However, at exactly the same time as this new <strong>realisation</strong> of the finite character of health-care resources was sinking in, an awareness of a contrary kind was developing in Western societies: that people have a basic right to health-care as a necessary condition of a proper human life.
با این حال، دقیقاً همزمان با <strong>شناخت</strong> تازه خصلت محدود منابع مراقبت های بهداشتی، آگاهی از نوع مخالف آن در جوامع غربی در حال گسترش بود: این که حق مسلم مردم است که از مراقبت های بهداشتی بعنوان شرایط لازمه برای زندگی انسان بهره مند شوند.

Like education, <strong>political</strong> and legal processes and institutions, public order, communication, transport and money supply, health-care came to be seen as one of the fundamental social facilities necessary for people to exercise their other rights as autonomous human beings.
مانند تحصیلات، مراحل <strong>سیاسی</strong> و قانونی و تاسیساتی، درخواست های مردمی، ارتباطات، حمل و ترابری و بودجه، مراقبت های بهداشتی نیز یکی از تسهیلات اجتماعی بنیادی و مهم برای مردم شناخته شده تا بر روی دیگر حقوق خود بعنوان انسان مختار کار کنند.

People are not in a <strong>position</strong> to exercise personal liberty and to be self-determining if they are poverty-stricken, or deprived of basic education, or do not live within a context of law and order.
مردم در <strong>جایگاه</strong>ی نیستند که بتوانند از آزادی شخصی استفاده کنند و اگر فقیر باشند، یا از تحصیلات ابتدایی محروم باشند یا در چهارچوب نظم و قانون زندگی نکنند، نمی توانند حقوق خود را تعیین کنند.

In the same way, basic health-care is a condition of the <strong>exercise</strong> of autonomy.
به همین ترتیب، مراقبت های بهداشتی اولیه شرط <strong>اعمال</strong> استقلال است.

 

Section D. <strong>Although</strong> the language of ‘rights’ sometimes leads to confusion, by the late 1970s it was recognised in most societies that people have a right to health-care (though there has been considerable resistance in the United States to the idea that there is a formal right to health-care).
<strong>اگرچه</strong> زبان "حقوق" گاهی منجر به سردرگمی می شود، اما در اواخر دهه 1970 در اکثر جوامع به رسمیت شناخته شد که مردم حق مراقبت های بهداشتی را دارند (اگرچه در ایالات متحده مقاومت قابل توجهی در برابر این ایده که حقوق رسمی برای مراقبت های بهداشتی تعیین شود وجود داشت).

It is also accepted that this right generates an <strong>obligation</strong> or duty for the state to ensure that adequate health-care resources are provided out of the public purse.
همچنین پذیرفته شده است که این حق برای دولت <strong>تعهد</strong> یا وظیفه ای ایجاد می کند تا اطمینان حاصل کند که منابع مراقبت های بهداشتی کافی از مالیات های مردمی تأمین نمی شوند.

The state has no obligation to <strong>provide</strong> a health-care system itself, but to ensure that such a system is provided.
دولت هیچ تعهدی در <strong>تهیه</strong> خود سیستم مراقبت های بهداشتی ندارد، بلکه وظیفه اطمینان از ارائه چنین سیستمی را دارد.

Put another way, basic health-care is now recognised as a ‘public good’, rather than a ‘private good’ that one is expected to buy for oneself.
به بیان دیگر، مراقبت های بهداشتی اساسی اکنون به جای "کالای خصوصی" که انتظار می رود شخص برای خود بخرد، به عنوان "کالای عمومی" شناخته شده است.

As the 1976 declaration of the World Health Organisation put it: ‘The enjoyment of the highest attainable standard of health is one of the fundamental rights of every human being without <strong>distinction</strong> of race, religion, political belief, economic or social condition.
همانطور که در اعلامیه 1976 سازمان بهداشت جهانی آمده است: برخورداری از بالاترین استاندارد بهداشتی یکی از حقوق اساسی هر انسانی بدون <strong>تمایز</strong> نژاد، مذهب، عقاید سیاسی، شرایط اقتصادی یا اجتماعی است.

As has just been remarked, in a liberal society basic health is seen as one of the <strong>indispensable</strong> conditions for the exercise of personal autonomy.
همانطور که قبلاً اشاره شد، در یک جامعه آزادیخواه سلامت عمومی به عنوان یکی از شرایط <strong>ضروری</strong> برای اعمال استقلال شخصی تلقی می شود.

<strong> </strong>

Section E. Just at the time when it became obvious that health-care resources could not possibly meet the <strong>demands</strong> being made upon them, people were demanding that their fundamental right to health-care be satisfied by the state.
درست در زمانی که آشکار شد که منابع مراقبت های بهداشتی نمی توانند <strong>خواسته ها</strong>یی را که از آنها انتظار میرود برآورده کنند، مردم خواستار شدند تا حق اساسی مراقبت های بهداشتی توسط دولت براورده شود.

The second set of more specific changes that have led to the present concern about the distribution of health-care resources stems from the <strong>dramatic</strong> rise in health costs in most OECD1 countries, accompanied by large-scale demographic and social changes which have meant, to take one example, that elderly people are now major (and relatively very expensive) consumers of health-care resources.
مجموعه دوم از تغییرات خاص تر که منجر به نگرانی فعلی در مورد توزیع منابع مراقبت های بهداشتی می شود، ناشی از افزایش <strong>چشمگیر</strong> هزینه های بهداشتی در اکثر کشورهای OECD1 است که همراه با تغییرات گسترده جمعیتی و اجتماعی است با شرح یک مثال، اینکه افراد مسن در حال حاضر عمده ترین (و نسبتاً هزینه بر ترین) مصرف کننده منابع بهداشتی هستند.

Thus in OECD countries as a whole, health costs increased from 3,8% of GDP1 2 in 1960 to 7% of GDP in 1980, and it has been predicted that the <strong>proportion</strong> of health costs to GDP will continue to increase.
بنابراین در کل کشورهای OECD، هزینه های بهداشتی از 3،8٪ تولید ناخالص داخلی 1 2 در سال 1960 به 7٪ تولید ناخالص داخلی در سال 1980 افزایش یافت و پیش بینی شده است که هزینه های بهداشتی به <strong>نسبت</strong>  تولید ناخالص داخلی همچنان رو به افزایش خواهند بود.

(In the US the current figure is about 12% of GDP, and in Australia about 7,8% of GDP)
(در ایالات متحده رقم فعلی حدود 12٪ از تولید ناخالص داخلی و در استرالیا حدود 7،8٪ از تولید ناخالص داخلی است)

 

As a consequence, during the 1980s a kind of <strong>doomsday</strong> scenario (analogous to similar doomsday extrapolations about energy needs and fossil fuels or about population increases) was projected by health administrators, economists and politicians.
 در نتیجه، طی دهه 1980 نوعی سناریوی <strong>روز قیامت</strong> (مشابه برون یابی های روز قیامت مشابه در مورد نیازهای انرژی و سوخت های فسیلی یا  در مورد افزایش جمعیت) توسط مدیران بهداشت، اقتصاد دانان و سیاستمداران پیش بینی شد.

In this scenario, ever-rising health costs were <strong>matched</strong> against static or declining resources.
در این سناریو، هزینه های روزافزون بهداشت با منابع ساکن یا کاهش یافته <strong>مطابقت</strong> داشت.


Questions & answers

Questions 32-35

Classify the following as first occurring

A   between 1945 and 1950
B   between 1950 and 1980
C   after 1980

Write the correct letter A, B or C in boxes 32-35 on your answer sheet.

32 the realisation that the resources of the national health system were limited
33 a sharp rise in the cost of health-care.
34 a belief that all the health-care resources the community needed would be produced by economic growth
35 an acceptance of the role of the state in guaranteeing the provision of health-care.



Questions 36-40

Do the following statements agree with the view of the writer in Reading Passage?
In boxes 136-40 on your answer sheet write:

YES if the statement agrees with the views of the writer
NO  if the statement contradicts the views of the writer
NOT GIVEN if it is impossible to say what the writer thinks about this

36 Personal liberty and independence have never been regarded as directly linked to health-care.
37 Health-care came to be seen as a right at about the same time that the limits of health-care resources became evident.
38 IN OECD countries population changes have had an impact on health-care costs in recent years.
39 OECD governments have consistently underestimated the level of health-care provision needed.
40 In most economically developed countries the elderly will to make special provision for their health-care in the future.

 

Answers:

28 iv
29 i
30 iii
31 v
32 B
33 B
34 A
35 B
36 NO
37 YES
38 YES
39 NOT GIVEN
40 NOT GIVEN

نظرات کاربران

هنوز نظری درج نشده است!