The development of museums

توسعه و گسترش موزه ها

The development of museums

 

The <strong>conviction </strong>that historical relics provide infallible testimony about past is rooted in the nineteenth and early twentieth centuries, when science was regarded as objective and value free.
این<strong> اعتقاد </strong>که آثار تاریخی گواهی اشتباهی درباره زمان گذشته دارند، ریشه در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم یعنی زمانی که علم به عنوان  دانش عینی و بدون ارزش در نظر گرفته می شد، دارد.

As one writer observes: ‘Although it is now evident that artefacts as easily altered as chronicles, public faith in their veracity endures: a tangible relic seems ipso facto real.’
همان طور که یک نویسنده مشاهده می کند: "گرچه در حال حاضر مشهود است که مصنوعات نیز همچون وقایع نگاری به سادگی تغییر پیدا می کند، اما عقیده عمومی پابرجا است: یک یادگار مشهود از نظر وجودی، واقعی به نظر می رسد. “

Such <strong>conviction</strong> was, until recently, reflected in museum displays.
چنین <strong>اعتقادی</strong> تا همین اواخر در آثار به نمایش گذاشته شده در موزه ها منعکس می شد.

Museums used to look  - and some still do – much like storage rooms of <strong>objects</strong> packed together in showcases: good for scholars who want study the subtle differences in design, but not for the ordinary visitor, to whom it all looked alike.
موزه ها به گونه ای به نظر می رسند که دقیقا همچون اتاق های انبار سازی<strong> اشیا</strong> در ویترین ها هستند؛ چنین اتاق هایی برای دانشمندانی که به دنبال مطالعه تفاوت های ظریف در طراحی این اشیا بودند، خوب بود؛ اما آن چنان برای بازدیدکنندگان معمولی جذاب و خوب به نظر نمی رسید.

<strong>Similarly,</strong> the information accompanying the objects often made little sense to the lay visitor.
<strong>به همین ترتیب، </strong>اطلاعات همراه با اشیا معمولا برای بازدیدکنندگان غیر معمولی معنای آنچنانی نداشت.

<strong>The content</strong> and format of explations dated back to a time when the museum was the exclusive domain of the scientific researcher.
<strong>محتوا</strong> و قالب کاوش ها و بررسی ها به زمانی برمی گردد که موزه ها قلمرو انحصاری تحقیقات انحصاری بودند.

 

<strong>Recently</strong>, however, attitudes toward history and the way it should be presented have altered.
اما <strong>اخیرا</strong> نگرش نسبت به تاریخ و نحوه ارائه آن تغییر کرده است.

The key word in <strong>heritage</strong> display is now ‘experience’, the more exciting the better and, if possible, involving all the senses.
کلمه کلیدی در نمایش <strong>میراث و آنچه که برایمان باقی مانده است</strong>، در حال حاضر "تجربه" است، هرچه این تجربه هیجان انگیزتر باشد و در صورت ممکن تمام حواس را درگیر کند، بهتر است.

Good examples of this <strong>approach</strong> in the UK are the Jorvik Centre in York; the National Museum of Photography, Film and Television in Bradford; and the Imperial War Museum in London.
نمونه های خوب این <strong>رویکرد</strong> در انگلستان و در مرکز جورویک در یورک که شامل موزه ملی عکاسی، فیلم و تلویزیون در بردفورد و موزه جنگ های شاهنشاهی در لندن است.

In the UK the trend <strong>emerged </strong>much earlier: Williamsburg has been a prototype for many heritage developments in other parts of the world.
در انگلستان این روند بسیار زودتر <strong>ظهور کرد</strong>: ویلیامزبورگ نمونه ابتدایی بسیاری از تحولات مربوط به میراث فرهنگی در سایر مناطق دنیا بوده است.

No one can predict where the <strong>process</strong> will end.
هیچ کس توان این را ندارد که پیش بینی کند چنین <strong>روندی</strong> کجا به پایان می رسد.

On so-called heritage sites the <strong>re-enactment</strong> of historical events is increasingly popular, and computers will soon provide virtual reality experiences, which will present visitors with a vivid image of the period of their choice, in which they themselves can act as if part of the historical environment.
در سایت های به اصطلاح مربوط به گذشته و آثار باستانی، <strong>اجرای مجدد </strong>وقایع تاریخی به شکل فزاینده ای محبوب شده است و رایانه ها به زودی تجربیاتی از واقعیت های مجازی را ارائه می کنند که یک تصویر واضح از دوره مورد نظر را به بازدیدکنندگان ارائه می کند و در آن، بازدیدکنندگان می توانند همچون بخشی از آن قسمت از تاریخ رفتار کنند.

Such developments have been criticized as an intolerable vulgarisation, but the success of many historical theme parks and similar locations suggests that the majority of the public does not share this opinion.
چنین تحولاتی به عنوان یک ابتذال غیر قابل تحمل مورد انتقاد قرار گرفته اند، اما  موفقیت بسیار زیاد ناشی از پارک های با  تاریخی و دیگر مکان های مشابه نشان می دهد که اکثر مردم این عقیده را ندارند.

 

In a related <strong>development</strong>, the sharp distinction between museum and heritage sites on the one hand, and theme parks on the other, gradually evaporating.
در یک<strong> توسعه </strong>مرتبط، تمایز شدید بین مکان های موزه و میراث فرهنگی از یک سو و پارک های موضوعی از سوی دیگر، به تدریج از بین می رود و متصاعد می شود.

They <strong>already</strong> borrow ideas and concepts from one another.
آن ها <strong>تقریبا</strong> قبلا ایده ها و مفاهیم را از یکدیگر دریافت کرده اند.

For example, museums have adopted story lines for exhibitions, sites have accepted ‘theming’ relevant tool, and theme parks are moving towards more authenticity and research-based presentations.
به عنوان مثال موزه ها خطوط داستانی را برای نمایشگاه ها در نظر گرفته اند، سایت ها ابزار و وسایل مربوط به  محتواها را در دست گرفته و پارک های موضوعی نیز به سمت تخصصی سازی بیشتر و ارائه (ماکت های) مبتنی بر تحقیقات حرکت می کنند.

In <strong>zoos,</strong> animals are no longer kept in cages but in great spaces, either in the open air or enormous greenhouses, such as the jungle and desert environments in Burgers’ Zoo in Holland.
در <strong>باغ وحش ها </strong>حیوانات دیگر در قفس نگهداری نمی شوند، بلکه در فضاهای بزرگ چه در فضای باز و چه در گلخانه های عظیم همچون محیط جنگلی و صحرا در باغ وحش برگر در هلند، نگهداری می شوند.

This <strong>practical </strong>trend is regarded as one of the major developments in the presentation of natural history in the twentieth century.
این روند <strong>عملی</strong> به عنوان یکی از بزرگترین تحولات که تاریخ طبیعی را در قرن بیستم ارائه می دهند، در نظر گرفته می شود.

 

Theme parks are underdoing other <strong>changes,</strong> too, as they try to present more serious social and cultural issues, and move away from fantasy.
پارک های موضوعی نیز با تلاش در ارائه موضوعات جدی تر اجتماعی و فرهنگی و دور شدن از تخیلات، دستخوش<strong> تغییرات</strong> دیگری شده اند.

This <strong>development </strong>is a response to market forces and, although museums and heritage sites have a special, rather distinct, role to fulfil, they are also operating in a very competitive environment, where visitors make choices on how and where to spend their free time.
این<strong> پیشرفت </strong>پاسخی به نیروی های بازار است و اگرچه موزه ها و اماکن و میراث فرهنگی نقش نسبتا متمایزی دارند، اما آن ها در یک فضای کاملا رقابتی فعالیت می کنند و این فضا جایی است که بازدیدکنندگان انتخاب می کنند که چگونه و کجا اوقات فراغت خود را بگذرانند.

<strong>Heritage</strong> and museum experts do not have to invent stories and recreate historical environments to attract their visitors: their assets are already in place.
کارشناسان <strong>میراث فرهنگی </strong>و موزه ها برای جذب بازدید کنندگان خود ناچار نیستند داستان ها را ابداع کنند و محیط های تاریخی را مجددا از نو بسازند: دارایی های و دیتاهای آن ها از قبل موجود است.

However, <strong>exhibits</strong> must both based on artefacts and facts as we know them and attractively presented.
با این حال، <strong>نمایشگاه ها </strong>باید بر اساس مصنوعات و حقایقی که ما از آن ها می شناسیم و یا به شکل جالبی ارائه شده اند، باشند.

Those who are <strong>professionally</strong> engaged in the art of interpreting history are thus, in a difficult position, as they must steer a narrow course between the demands of ‘evidence’ and ‘attractiveness’, especially given the increasing need in the heritage industry for income-generating activities.
افرادی که <strong>به طور حرفه ای </strong>به هنر تفسیر تاریخ مشغول هستند در وضعیت دشواری قرار می گیرند، زیرا آن ها بایستی یک مسیر باریک بین خواسته های "شواهدی" و "جذابیتی" را هدایت کنند که به شکل ویژه ای با توجه به افزایش نیاز صنعت میراث فرهنگی به درآمد- فعالیت های تولیدی ایجاد کنند.

 

It could be <strong>claimed that</strong> in order to make everything in heritage more ‘real’, historical accuracy must be increasingly altered.
می توان <strong>ادعا کرد که </strong>برای واقعی تر بودن همه چیز در حوزه میراث فرهنگی، بایستی دقت تاریخی را به طور فزاینده ای تغییر داد.

For example, Pithecanthropus erectus is depicted in an Indonesian museum with Malay facial <strong>features</strong>, because this corresponds to public perceptions.
به عنوان مثال "پیچکانتروپوس ارکتوس" در موزه اندونزی با <strong>ویژگی های </strong>صورت مالایی به تصویر کشیده شده است، زیرا این امر با برداشت های عمومی مطابقت داشت.

<strong>Similarly,</strong> in the Museum of Natural History in Washington, Neanderthal man is shown making a dominant gesture to his wife.
<strong>به همین ترتیب </strong>در موزه تاریخ طبیعی در واشنگتن، مرد نداندرتالی نشان داده است که نسبت به همسرش غالب است.

Such <strong>presentations</strong> tell us more about contemporary perceptions of the world than about our ancestors.
چنین <strong>ارائه هایی </strong>بیشتر از درک اجداد ما درباره ادراک معاصر از جهان اطراف ما است.

There is one compensation, <strong>however</strong>, for the professionals who make these interpretations: if they did not provide the interpretation, visitors would do it for themselves, based on their own ideas, misconceptions and prejudices.
<strong>با این حال </strong>برای متخصصانی که این تعابیر را انجام می دهند، این موضوع یک غرامت در نظر گرفته شده است: اگر آن ها تفسیری را ارائه ندهند، بازدیدکنندگان این کار را برای خود انجام می دهند و بر اساس ایده ها، عقاید غلط و تعصبات خودشان حرکت هایی را انجام می دهند.

And no matter how exciting the result, it would contain a lot more bias than the presentations provided by <strong>experts.</strong><strong> </strong>
و مهم نیست که نتیجه چقدر هیجان انگیز باشد، زیرا در نهایت این تعصب بسیار بیشتر از سخنرانی های ارائه شده توسط<strong> کارشناسان </strong>خواهد بود.

 

<strong>Human bias</strong> is bias, but another source of bias in the representation of history has to do with the transitory nature of the materials themselves.
<strong>تعصب انسانی </strong>فقط یک تعصب است اما منبع دیگری از تعصب در بازنمایی تاریخی به ماهیت گذرا بودن خود مواد مربوط می شود.

<strong>The simple fact</strong> is that not everything from history survives the historical process.
<strong>واقعیت ساده </strong>آن است که همه چیزهایی که از تاریخ به جا مانده است در روند تاریخی زنده و مستند نمی ماند.

<strong>Castles,</strong> palaces and cathedrals have a longer lifespan than the dwellings of ordinary people.
طول عمر <strong>قلعه ها</strong>، کاخ ها و کلیساهای جامع (و بزرگ) بیشتر از طول عمر خانه های مردم عادی است.

The same applies to the <strong>furnishings</strong> and other contents of the premises.
همین موضوع در خصوص<strong> </strong>و دیگر محتویات داخل اماکن نیز صدق می کند.

In a town like Leyden in Holland, which in the seventeenth <strong>century</strong> was occupied by approximately the same number of inhabitants as today, people lived within the walled town, an area more than five times smaller than modern Leyden.
در شهری همچون لیدن در هلند که در <strong>قرن</strong> هفدهم تقریبا به همان تعداد ساکنان امروزی، جمعیت در آن حضور داشت منطقه ای با وسعت بیش از پنج برابر لیدن مدرن و امروزی را دربر گرفته بود.

In most of the houses several <strong>families</strong> lived together in circumstances beyond our imagination.
در بیشتر خانه ها چندین <strong>خانواده</strong> در شرایطی فراتر از تصور ما با هم زندگی می کردند.

Yet in museums, fine period rooms give only <strong>an image</strong> of the lifestyle of the upper class of that era.
با این وجود در موزه ها، مکان هایی که فقط به صورت <strong>تصویری</strong> سبک زندگی طبقات بالاتر اجتماعی را ارائه می کنند، وجود دارند.

<strong>No wonder that</strong> people who stroll around exhibitions are filled with nostalgia, the evidence in museums indicates that life was so much better in the past.
<strong>جای تعجب نیست </strong>افرادی که در نمایشگاه ها گشت و گذار می کنند، پر از نوستالژی هستند، شواهد موجود در موزه ها نشان می دهد که زندگی در گذشته بسیار بهتر بوده است.

This notion is <strong>induced</strong> by the bias in its representation in museums and heritage centers.
این مفهوم <strong>ناشی از </strong>جهت گیری های حاصل از نمایش ها در موزه ها و مراکز میراث فرهنگی است.


Questions & answers

Questions 27-30

Reading Passage has six paragraphs, A-F.
Choose the correct heading for paragraphs B-E from the list of headings below.

Write the correct number, i-vii, in boxes 1-4 on your answer sheet.

 

Example
Answer
Paragraph A
v

1    Paragraph B

2    Paragraph C

3   Paragraph D

4    Paragraph E

List of Headings

i    Commercial pressures on people in charge

ii    Mixed views on current changes to museums

iii    Interpreting the facts to meet visitor expectations

iv    The international dimension

v    Collections of factual evidence

vi    Fewer differences between public attractions

vii    Current reviews and suggestions

 

Questions 31-36

Choose the correct letter A. B. C or D.
Write the correct letter in boxes 31-36 on your answer sheet.

31. Compared with today's museums those of the past
   A. did not present history in a detailed way.
   B. were not primarily intended for the public.
   C. were more clearly organized.
   D. preserved items with greater care.

32. According to the writer, current trends in the heritage industry
   A. emphasize personal involvement.
   B. have their origins in York and London,
   C. rely on computer images.
   D. reflect minority tastes.

33. The writer says that museums. heritage sites and theme parks
   A. often work in close partnership.
   B. try to preserve separate identities.
   C. have similar exhibits.
   D. are less easy to distinguish than before.

34. The writer says that in preparing exhibits for museums, experts
   A. should pursue a single objective.
   B. have to do a certain amount of language translation.
   C. should be free from commercial constraints.
   D. have to balance conflicting priorities.

35. In paragraph E. the writer suggests that some museum exhibits
   A. fall to match visitor expectations.
   B. are based on the false assumptions of professionals.
   C. reveal more about present beliefs than about the past.
   D. allow visitors to make more use of their imagination.

36. The passage ends by noting that our view of history is biased because
   A. we fail to use our imagination.
   B. only very durable objects remain from the past.
   C. we tend to ignore things that displease us.
   D. museum exhibits focus too much on the local area.


Questions 37-40

Do the following statements agree with the information given in Reading Passage 3?
In boxes 37-40 on your answer sheet, write

TRUE if the statement agrees with the information
FALSE if the statement contradicts the information
NOT GIVEN if there is no information on this

37. Consumers prefer theme parks which avoid serious issues.
38. More people visit museums than theme parks.
39. The boundaries of Leyden have changed little since the seventeenth century.
40. Museums can give a false impression of how life used to be.

View Answer:
27. ii
28. vi
29. i
30. iii
31. B
32. A
33. D
34. D
35. C
36. B
37. FALSE
38. NOT GIVEN
39. FALSE
40. TRUE

نظرات کاربران

هنوز نظری درج نشده است!