Educating Psyche

آموزش روان

Educating Psyche

 

<strong>Educating Psyche</strong> by Bernie Neville is a book which looks at radical new approaches to learning, describing the effects of emotion, imagination and the unconscious on learning.
کتاب "<strong>آموزش روان</strong>"نوشته "برنی نویل" کتابی است که به بررسی رویکردهای جدید بنیادی در یادگیری می پردازد و تاثیرات عاطفه، تخیل و ناخودآگاه را بر یادگیری شرح می دهد.

One theory <strong>discussed</strong> in the book is that proposed by George Lozanov, which focuses on the power of suggestion.
یک نظریه مورد بحث در این کتاب نظریه جورج لوزانوف است که بر روی قدرت پیشنهاد <strong>تمرکز دارد.</strong><strong>
</strong>

 

Lozanov's <strong>instructional technique</strong> is based on the evidence that the connections made in the brain through unconscious processing (which he calls non-specific mental reactivity) are more durable than those made through conscious processing.
<strong>روش آموزشی </strong>"لوزانوف" بر اساس شواهدی استوار شده است که ارتباطات ایجاد شده در مغز از طریق پردازش ناخودآگاه (که او آن را واکنش ذهنی معمولی یا غیر خاص نامگذاری می کند) از دوام بیشتری نسبت به ارتباطات حاصل از پردازش آگاهانه برخوردار است.  

Besides the <strong>laboratory evidence</strong> for this, we know from our experience that we often remember what we have perceived peripherally, long after we have forgotten what we set out to learn.
گذشته از شواهد و<strong> مدارک پژوهشی و آزمایشگاهی</strong> برای این موضوع، اغلب طبق تجربه (شخصی) خود می دانیم که غالبا می توانیم آنچه که از محیط اطراف درک کرده ایم را به یاد آوریم؛ حتی مدت طولانی پس از فراموش کردن آن چیزی که برای یادگیری درنظر گرفته ایم.

If we think of a book we studied months or years ago, we will find it easier to recall peripheral details - the colour, the binding, the typeface, the table at the library where we sat while studying it - than the content on which we were <strong>concentrating.
</strong>اگر به کتابی فکر کنیم که ماه ها و یا حتی سال ها قبل آن را مطالعه کرده ایم، متوجه می شویم که یادآوری جزئیات محیط- همچون رنگ، نوع صحافی، نوع متن، میز کتابخانه ای که هنگام مطالعه کتاب در آنجا نشسته بوده ایم- بسیار ساده تر از آن چیزی است که <strong>در حال تمرکز </strong>بر روی آن بودیم.

If we think of <strong>a lecture</strong> we listened to with great concentration, we will recall the lecturer's appearance and mannerisms, our place in the auditorium, the failure of the air-conditioning, much more easily than the ideas we went to learn.
اگر به <strong>سخنرانی</strong> فکر کنیم که با تمرکز فراوان به آن گوش داده ایم، ظاهر و طرز سخنرانی استاد (سخنران)، جایگاه ما در سالن اجتماعات، خرابی تهویه مطبوع سالن و...را بسیار ساده تر از آن چیزی که به دنبال یادگیری آن بودیم، به یاد می آوریم.

Even if these peripheral details are a bit elusive, they come back readily in hypnosis or when we relive the event imaginatively, as in <strong>psychodrama</strong>.
حتی اگر این جزئیات محیطی کمی مبهم نیز باشند، آن ها به راحتی در هیپنوتیزم یا زمانی که اتفاق را به صورت خیالی مجددا زنده می کنیم، (آن واقعه) همچون یک <strong>روان پریشی </strong>(و خواب آشفته) مجددا به یاد ما می آید.

<strong>The details</strong> of the content of the lecture, on the other hand, seem to have gone forever.
از سوی دیگر به نظر می رسد که <strong>جزئیات</strong> محتوای سخنرانی برای همیشه از خاطرمان رفته است.

 

This <strong>phenomenon</strong> can be partly attributed to the common counterproductive approach to study (making extreme efforts to memorise, tensing muscles, inducing fatigue), but it also simply reflects the way the brain functions.
این<strong> پدیده</strong> را می توان تا حدی به رویکرد متقابل و همچنین متداول در مطالعه (تلاش شدید برای حفظ کردن، کشش عضلات و ایجاد خستگی) نسبت داد، اما در عین حال به سادگی نحوه عملکرد مغز را نیز منعکس می کند.

Lozanov <strong>therefore </strong>made indirect instruction (suggestion) central to his teaching system.
<strong>بنابراین</strong> لوزانوف پیشنهاد یا همان دستورالعمل سیستم آموزش غیرمستقیم را در سیستم آموزشی خود امر مهمی دانست.

In <strong>suggestopedia</strong>, as he called his <strong>method,</strong> consciousness is shifted away from the curriculum to focus on something peripheral.
در <strong>روش او که </strong> آن را "<strong> </strong><strong>suggestopedia</strong>" نامید، آگاهی با تمرکز بر روی مسائل پیرامون از برنامه درسی دور می شود.

<strong>The curriculum</strong> then becomes <strong>peripheral</strong> and is dealt with by the reserve capacity of the brain.
سپس <strong>برنامه درسی </strong>به یک برنامه درسی محیطی تبدیل می شود و با ظرفیت ذخیره مغزی مطابق با آن برخورد می شود.

 

The <strong>suggestopedic</strong> <strong>approach</strong> to foreign language learning provides a good illustration.
<strong>روش </strong><strong>suggestopedia</strong>، تصویر خوبی را برای یادگیری زبان خارجی ارائه می دهد.

In its most recent variant (1980), it consists of the reading of vocabulary and text <strong>while</strong> the class is listening to music.
در جدیدترین نسخه آن که مربوط به سال 1980 می شود، خواندن واژگان و متن<strong> در حالی</strong> انجام می شد که کلاس در حال گوش دادن به موسیقی بودند.

<strong>The first session</strong> is in two parts.
<strong>جلسه اول </strong>در دو قسمت برگزار می شود.

<strong>In the first part</strong>, the music is classical (Mozart, Beethoven, Brahms) and the teacher reads the text slowly and solemnly, with attention to the dynamics of the music.
<strong>در قسمت اول، </strong>موسیقی کلاسیک پخش می شود (موتزارت، بتهوون و برامس) و معلم نیز با توجه به پویایی موسیقی و سرعت آن، متن را به آرامی و با وقار تمام می خواند.

<strong>The students</strong> follow the text in their books.
<strong>دانش آموزان</strong> نیز متن را در کتاب های خود با چشم دنبال می کنند.

This is followed by <strong>several</strong> minutes of silence.
در ادامه <strong>چند</strong> دقیقه سکوت می شود.

In the second part, they listen to <strong>baroque music</strong> (Bach, Corelli, Handel) while the teacher reads the text in a normal speaking voice.
در قسمت دوم آن ها به <strong>موسیقی باروک </strong>(که شامل باخ، کورلی و هندل می شود) گوش می دهند و در عین حال نیز معلم متن را با صدای معمولی می خواند.

<strong>During </strong>this time, they have their books closed.
<strong>طی </strong>این مدت کتاب ها بسته است.

During the <strong>whole</strong> of this session, their attention is passive; they listen to the music but make no attempt to learn the material.
در <strong>تمام</strong> این جلسه، تلاش افراد منفعلانه است، آن ها به موسیقی گوش می دهند اما هیچ تلاشی برای یادگیری مطالب ندارند.

 

<strong>Beforehand</strong>, the students have been carefully prepared for the language learning experience.
<strong>پیش از این</strong> اتفاق، دانش آموزان به دقت برای تجربه یادگیری زبان آماده شده بودند.

Through meeting with the staff and satisfied students they develop the expectation that learning will be easy and pleasant and that they will <strong>successfully</strong> learn several hundred words of the foreign language during the class.
آنها از طریق ملاقات با کارکنان و دانشجویان راضی این امید را داشتند که یادگیری آسان و دلپذیر باشد و در طی کلاس چند صد کلمه از زبان خارجی را <strong>با موفقیت</strong> فرا بگیرند.

In a <strong>preliminary talk</strong>, the teacher introduces them to the material to be covered, but does not 'teach' it.
در یک <strong>سخنرانی مقدماتی،</strong> معلم آنها را با مطالبی که قرار است پوشش داده شود آشنا می کند، اما آن مطالب را "آموزش" نمی دهد.

<strong>Likewise</strong>, the students are instructed not to try to learn it during this introduction.
<strong>به همین ترتیب،</strong> به دانشجویان دستور داده می شود که در این مقدمه هبچ تلاشی برای یادگیری نکنند.

 

Some hours after the two-part session, there is a follow-up class at which the students are stimulated to <strong>recall</strong> the material presented.
ساعاتی پس از جلسه دو بخشی، یک کلاس پیگیری وجود داشت که در آن دانش آموزان برای <strong>یادآوری</strong> مطالب ارائه شده تحریک می شدند.

Once again the approach is <strong>indirect.
</strong>یک بار دیگر رویکرد، <strong>غیر مستقیم </strong>است.

The students do not focus their attention on trying to remember the vocabulary, but focus on using the language to communicate (example: through games or <strong>improvised dramatisations).
</strong>دانش آموزان توجه خود را به تلاش برای به خاطر سپردن واژگان معطوف نمی كنند، بلكه بر استفاده از زبان برای برقراری ارتباط تمركز می كنند (به عنوان مثال: از طریق بازی ها یا <strong>نمایش های فی البداهه </strong>این کار را انجام می دهند).

Such <strong>methods</strong> are not unusual in language teaching.
چنین <strong>روشهایی</strong> در آموزش زبان غیر معمول نیست.

What is <strong>distinctive</strong> in the suggestopedic method is that they are devoted entirely to assisting recall.
آنچه در روش suggestopedic  <strong>متمایز</strong> است این است که آنها کاملاً به یادآوری کمک می کنند.

<strong>The learning of</strong> the material is assumed to be automatic and effortless, accomplished while listening to music.
فرض بر این است که <strong>یادگیری</strong> مطالب به صورت خودکار و بدون زحمت انجام می شود، هنگام گوش دادن به موسیقی صورت گرفته است.

The teacher's task is to <strong>assist </strong>the students to apply what they have learned paraconsciously, and in doing so to make it easily accessible to consciousness.
وظیفه معلم آن است که به دانش آموزان <strong>کمک کند </strong>تا آموخته های خود را به صورت ناخودآگاه به کار گیرند و با این کار آن را به راحتی در دسترس قرار دهند.

Another <strong>difference</strong> from conventional teaching is the evidence that students can regularly learn 1000 new words of a foreign language during a suggestopedic session, as well as grammar and idiom.
<strong>تفاوت</strong> دیگر با آموزش مرسوم، شواهدی است که نشان می دهد دانش آموزان می توانند به طور منظم 1000 کلمه از یک زبان خارجی را در یک جلسه پروپوزال و همچنین دستور زبان و اصطلاحات یاد بگیرند.

 

Lozanov <strong>experimented</strong> with teaching by direct suggestion during sleep, hypnosis and trance states, but found such procedures unnecessary.
لوزانوف آموزش را با پیشنهاد مستقیم در هنگام خواب، هیپنوتیزم و خلسه <strong>تجربه کرد،</strong> اما چنین روشهایی را غیر ضروری دانست.

<strong>Hypnosis</strong>, yoga, Silva mind-control, religious ceremonies and faith healing are all associated with successful suggestion, but none of their techniques seem to be essential to it.
<strong>هیپنوتیزم،</strong> یوگا، کنترل ذهن سیلوا، مراسم مذهبی و شفابخشی ایمان همه با پیشنهادات موفقیت آمیزی همراه است، اما به نظر نمی رسد هیچ یک از تکنیک های آن، برای روند کار ضروری باشد.

Such rituals may be seen as <strong>placebos</strong>.
چنین روش هایی به عنوان روش های <strong>دارونما</strong> دیده می شوند.

Lozanov <strong>acknowledges</strong> that the ritual surrounding suggestion in his own system is also a placebo, but maintains that without such a placebo people are unable or afraid to tap the reserve capacity of their brains.
لوزانوف <strong>اذعان می کند</strong> که پیشنهاد احاطه شدن با مراسم آیینی در سیستم او نیز یک دارونما (و مسکن) است، اما معتقد است که بدون چنین دارونمایی افراد قادر به استفاده از ظرفیت ذخیره مغز خود نیستند و یا از به کارگیری آن می ترسند.

Like any <strong>placebo</strong>, it must be dispensed with authority to be effective.
مانند هر <strong>دارونمای</strong> دیگری، برای تأثیرگذاری باید از عوارض و مشکلات آن صرف نظر شود.

Just as a doctor calls on the full power of autocratic <strong>suggestion</strong> by insisting that the patient take precisely this white capsule precisely three times a day before meals, Lozanov is categoric in insisting that the suggestopedic session be conducted exactly in the manner designated, by trained and accredited suggestopedic teachers.
همانطور که یک پزشک با اصرار بر اینکه بیمار دقیقا این کپسول سفید را سه بار در روز پیش از غذا مصرف کند، به همان شکل نیز لوزانف اصرار دارد که جلسات suggestopedic نیز با معلمان معتبر  و آموزش دیده در خصوص suggestopedic دقیقا به همان روش انجام شود.  

 

While suggestopedia has <strong>gained</strong> some notoriety through success in the teaching of modern languages, few teachers are able to emulate the spectacular results of Lozanov and his associates.
در حالی که suggestopedic  از طریق موفقیت در آموزش زبان های مدرن به شهرت زیادی <strong>دست یافته است،</strong> معلمان کمی قادر به تقلید از نتایج چشمگیر لوزانف و همکارانش هستند.

We can, perhaps, attribute mediocre results to an inadequate placebo <strong>effect</strong>.
شاید بتوانیم نتایج متوسط ​​را به <strong>اثرات</strong> ناکافی دارونما نسبت دهیم.

The students have not developed the <strong>appropriate</strong> mind set.
دانش آموزان ذهنیت <strong>مناسبی</strong> را به وجود نیاورده اند.

They are often not <strong>motivated</strong> to learn through this method.
آنها غالبا <strong>انگیزه</strong> برای یادگیری از طریق چنین روشی را ندارند.

They do not have <strong>enough</strong> 'faith'.
آن ها <strong>به قدر کافی</strong> خوش شانس نبودند.

They do not see it as <strong>'real teaching'</strong>, especially as it does not seem to involve the 'work' they have learned to believe is essential to learning.
آنها این کار را "<strong>آموزش واقعی</strong>" نمی دانند، خصوصاً اینکه به نظر نمی رسد شامل "کاری" باشد که آنها یاد گرفته اند برای یادگیری ضروری است.


Questions & answers

Questions 27-30

Choose the correct letter A, B, C or D.
Write the correct letter in boxes 27-30 on your answer sheet.


27 The book Educating Psyche is mainly concerned with
    A. the power of suggestion in learninng
    B. a particular technique for leaning based on emotions.
    C. the effects of emotion on the imagination and the unconscious.
    D. ways of learning which are not traditional.

28 Lozanov's theory claims that then we try to remember things,
    A. unimportant details are the easiest to recall.
    B. concentrating hard produces the best results.
    C. the most significant facts are most easily recalled.
    D. peripheral vision is not important.

29 In this passage, the author uses the examples of a book and a lecture to illustrate that
    A. both these are important for developing concentration.
    B. his theory about methods of learning is valid.
    C. reading is a better technique for learning than listening.
    D. we can remember things more easily under hypnosis.

30 Lozanov claims that teachers should train students to
    A. memorise details of the curriculum.
    B. develop their own sets of indirect instructions.
    C. think about something other than the curriculum content.
    D. avoid overloading the capacity of the brain.

 


Questions 31-36

Do the following statement agree with the information given in Reading Passage?
In boxes 31-36 on your answer sheet, write:

TRUE   if the statement agrees with the information
FALSE   if the statement contradicts the information
NOT GIVEN   if there is no information on this

31. In the example of suggestopedic teaching in the fourth paragraph, the only variable that changes is the music.
32. Prior to the suggestopedia class, students are made aware that the language experience will be demanding.
33. In the follow-up class, the teaching activities are similar to those used in conventional classes.
34. As an indirect benefit, students notice improvements in their memory.
35. Teachers say they prefer suggestopedia to traditional approaches to language teaching.
36. Students in a suggestopedia class retain more new vocabulary than those in ordinary classes.



Questions 37-40

Complete the summary using the list of words, A - K, below.
Write the correct letter A -K in boxes 37-40 on your answer sheet.

Sugestopedia uses a less direct method of suggestion than other techniques such as hypnosis. However, Lozanov admits that a certain amount of 37.................. is necessary in order to convince students, even if this is just a 38......................... Furthermore, if the method is to succeed, teachers must follow a set procedure. Although Lozanov's method has become quite 39..................., the result of most other teachers using this method have been 40........................

 

A spectacular
teaching
C lesson
D authoritarian
E unpopular
F ritual
G unspectacular
H placebo
I involved
J appropriate
K well known



View Answer :
27 D
28 A
29 B
30 C
31 FALSE
32 FALSE
33 TRUE
34 NOT GIVEN
35 NOT GIVEN
36 TRUE
37 F
38 H
39 K
40 G

نظرات کاربران

هنوز نظری درج نشده است!