در صورتی که اشکالی در ترجمه می بینید می توانید از طریق شماره زیر در واتساپ نظرات خود را برای ما بفرستید
09331464034برداشت بی پایان
More than two hundred years ago, Russian <strong>explorers </strong>and fur hunters landed on the Aleutian Islands, a volcanic archipelago in the North Pacific, and learned of a land mass that lay farther to the north.
بیش از دویست سال پیش،<strong> کاوشگران </strong>و شکارچیان روسی در جزایر "آلوتیان"، که مجمع الجزایر آتشفشانی در اقیانوس آرام شمالی بود، پا بر زمین گذاشتند و از یک توده خشکی که نسبت به شمال کمی دورتر بود، اطلاع پیدا کردند.
The islands’ <strong>native inhabitants</strong> called this land mass Aleyska, the ‘Great Land’; today, we know it as Alaska.
<strong>ساکنان بومی </strong>جزایر، این توده زمین را "آلیسکا" به معنی سرزمین بزرگ نامگذاری کرده بودند که امروزه ما آن را با نام آلاسکا می شناسیم.
<strong> </strong>
The forty-ninth <strong>state</strong> to join the United States of America (in 1959), Alaska is fully one-fifth the size of the mainland 48 states combined.
آلاسکا <strong>ایالت</strong> چهل و نهمی است که در سال 1959 به آمریکا پیوست و به طور کامل از نظر مساحت یک پنجم، چهل و هشت ایالت دیگر است.
It <strong>shares</strong>, with Canada, the second longest river system in North America and has over half the coastline of the United States.
این قسمت با کانادا در دومین سیستم رودخانه ای طویل در آمریکای شمالی <strong>مشترک است </strong>و تقریبا بیشتر از نیمی از خط ساحلی ایالات متحده را دارد.
The rivers feed into the Bering Sea and Gulf of Alaska - cold, nutrient-rich waters which support tens of millions of <strong>seabirds</strong>, and over 400 species of fish, shellfish, crustaceans, and molluscs.
این رودخانه ها به دریای برینگ و خلیج آلاسکا می ریزند- آب هایی سرد و سرشار از مواد مغذی که می تواند ده ها میلیون<strong> پرنده دریایی </strong>و بیش از 400 گونه ماهی، صدف، سخت پوست و نرم تن را تامین کند.
Taking advantage of this rich bounty, Alaska’s <strong>commercial fisheries</strong> have developed into some of the largest in the world.
با استفاده از این موهبت غنی،<strong> تجارت شیلات</strong> آلاسکا به یکی از بزرگترین صنایع شیلات در دنیا تبدیل شده است.
<strong> </strong>
<strong>According to the</strong> Alaska Department of Fish and Game (ADF&G), Alaska’s commercial fisheries landed hundreds of thousands of tonnes of shellfish and herring, and well over a million tonnes of groundfish (cod, sole, perch and pollock) in 2000.
<strong>طبق</strong> گفته دپارتمان Fish and Game (ADF&G), آلاسکا، شیلات تجاری آلاسکا صدها هزار تن صدف و شاه ماهی و بیش از یک میلیون تن ماهی کف دریا (کاد، سول، پرچ و پولوک) را در سال 2000 صید کرده است.
The true cultural heart and soul of Alaska’s fisheries, however, is <strong>salmon</strong>.
قلب و روح واقعی فرهنگ شیلات آلاسکا، ماهی <strong>قزل آلا </strong>است.
‘Salmon,’ notes writer Susan Ewing in The Great Alaska Nature Factbook, ‘pump through Alaska like blood through a heart, bringing <strong>rhythmic</strong>, circulating nourishment to land, animals and people.
"سوزان یوینگ" در کتاب مستندی در خصوص طبیعت آلاسکای بزرگ، نام "سالمون" را آورده است و یادآوری کرده که ماهی قزل آلا همچون خونی است که از قلب می گذرد و زنجیره غذایی <strong>موزونی</strong> را به زمین، حیوانات و انسان ها می بخشد.
<strong>’The ‘predictable</strong> abundance of salmon allowed some native cultures to flourish,’ and ‘dying spawners* feed bears, eagles, other animals, and ultimately the soil itself.
فراوانی <strong>قابل پیش بینی </strong>ماهی قزل آلا، به برخی از فرهنگ های بومی امکان شکوفایی داد و تخم ماهی های مرده نیز خوراک خرس ها، عقاب ها، حیوانات دیگر و در نهایت تغذیه خاک می شد.
’All five species of Pacific salmon - chinook, or king; chum, or dog; coho, or silver; sockeye, or red; and pink, or humpback - spawn** in Alaskan waters, and 90% of all Pacific salmon commercially caught in North America are produced there.
هر پنج گونه ماهی آزاد اقیانوس آرام- شامل چینوک یا شاه ماهی، خانواده ماهیان کوچک یا سگ ماهی، کوهو یا نقره ای؛ ساکی، قرمز، صورتی و یا کوهان دار- تخم ریز در آب های آلاسکا و نود درصد از تمام ماهی های آزاد اقیانوس آرام که در آمریکای شمالی صید شده است، در آنجا تولید می شود.
<strong>Indeed</strong>, if Alaska was an independent nation, it would be the largest producer of wild salmon in the world.
<strong>در واقع،</strong> اگر آلاسکا یک کشور مستقل بود، بزرگترین تولید کننده ماهی قزل آلا وحشی در جهان به شمار می رفت.
During 2000, commercial catches of <strong>Pacific salmon</strong> in Alaska exceeded 320,000 tonnes, with an ex-vessel value of over US 260 million.
در طی سال 2000، صید <strong>ماهی های سالمونی اقیانوس آرام </strong>در آلاسکا بیش از 320 هزار تن بود که ارزش بدون گمرک آن بیش از 260 میلیون دلار بود.
<strong> </strong>
<strong>Catches</strong> have not always been so healthy.
<strong>صید ماهی </strong>همواره نیز سالم و درست نیست.
Between 1940 and 1959, <strong>overfishing</strong> led to crashes in salmon populations so severe that in 1953 Alaska was declared a federal disaster area.
بین سال های 1940 و 1959،<strong> صید بی رویه</strong> منجر به کاهش (شدید) جمعیت ماهی های قزل آلا شد که باعث شد در سال 1953 آلاسکا به عنوان یک منطقه (در معرض) فاجعه فدرالی اعلام شود.
With the onset of statehood, however, the State of Alaska took over management of its own fisheries, guided by a state constitution which mandates that Alaska’s natural resources be managed on a <strong>sustainable</strong> basis.
با این حال، با آغاز کار دولت، ایالت آلاسکا مدیریت (بخش) ماهیگیری خود را بر عهده گرفت و به وسیله قانون اساسی ایالتی که مدیریت منابع طبیعی آلاسکا را بر اساس شکل<strong> پایداری</strong> انجام می داد، مورد راهنمایی قرار گرفت.
<strong>At that time,</strong> statewide harvests totalled around 25 million salmon.
<strong>در آن زمان</strong>، در کل استان حدود 25 میلیون ماهی سالمون صید شد.
Over the next few decades average catches steadily increased as a result of this policy of sustainable management, until, during the 1990s, annual harvests were well in excess of 100 million, and on <strong>several occasion</strong>s over 200 million fish.
طی چند دهه آینده در آلاسکا، به طور میانگین، به دلیل پیروی از این سیاست مدیریت پایدار، صیدهای مداوم افزایش پیدا می کند تا آن که در دهه 1990، برداشت سالانه بیش از 100 میلیون تن و در <strong>چند مورد </strong>بیش از 200 میلیون تن ماهی بود.
<strong> </strong>
<strong>The primary reason</strong> for such increases is what is known as ‘In-Season Abundance-Based Management’.
<strong>دلیل اصلی </strong>این افزایش ها همان چیزی است که به عنوان "مدیریت مبتنی بر فراوانی درون فصلی" شناخته می شود.
There are <strong>biologists</strong> throughout the state constandy monitoring adult fish as they show up to spawn.
<strong>زیست شناسانی </strong>در سرتاسر ایالت قرار دارند که ماهی های بالغ را در هنگام تخم ریزی مورد نظارت قرار می دهند.
<strong>The biologists</strong> sit in streamside counting towers, study sonar, watch from aeroplanes, and talk to fishermen.
<strong>زیست شناسان </strong>در اتاق های کنترل (برج های) شمارش در کنار رودخانه می نشینند، بر روی سیستم صوتی زیردریایی ها پژوهش می کنند، از هواپیماها به پایین نگاه کرده (و به این طریق محیط را بررسی می کنند) و با ماهیگیران صحبت می کنند.
The <strong>salmon</strong> season in Alaska is not pre-set.
زمان (اوج) ماهی <strong>قزل آلا </strong>از پیش تعیین نشده است.
<strong>The fishermen</strong> know the approximate time of year when they will be allowed to fish, but on any given day, one or more field biologists in a particular area can put a halt to fishing.
<strong>ماهیگیران</strong> زمان تقریبی سال را برای مجاز بودن ماهیگیری می دانند، اما در هر روز معین یک یا چند زیست شناس میدانی، در یک منطقه خاص می توانند جلو ماهیگری را بگیرند.
Even sport <strong>fishing</strong> can be brought to a halt.
حتی می توان <strong>ماهیگیری</strong> تفریحی را متوقف کرد.
It is this <strong>management mechanism</strong> that has allowed Alaska salmon stocks - and, accordingly, Alaska salmon fisheries — to prosper, evenas salmon populations in the rest of the United States are increasinglyconsidered threatened or even endangered.
این <strong>مکانیزم مدیریتی </strong>است که باعث شده ذخایر ماهی قزل آلا در آلاسکا - و به همین ترتیب، شیلات ماهی قزل آلا در آلاسکا - رونق یابد، با اینکه جمعیت های ماهی قزل آلا در دیگر ایالات متحده به طور فزاینده ای تهدید شده یا حتی در معرض خطر قرار بگیرند.
<strong> </strong>
In 1999, the Marine Stewardship Council (MSC)*** commissioned a <strong>review</strong> of the Alaska salmon fishery.
در سال 1999، شورای نظارت دریایی <strong>درخواست</strong> تجدید نظری را در خصوص شیلات ماهی قزل آلا در آلاسکا ارائه داد.
The Council, which was founded in 1996, certifies fisheries that meet high environmental standards, enabling them to use a label that recognises their environmental <strong>responsibility.</strong><strong>
</strong>این شورا که در سال 1996 تاسیس شد، شیلاتی را که از استانداردهای زیست محیطی بالایی برخوردار هستند، تایید می کند و به آن ها اجازه استفاده از برچسبی را می دهد که <strong>مسئولیت پذیری </strong>زیست محیطی آن ها را به رسمیت می شناسد.
The MSC has <strong>established</strong> a set of criteria by which commercial fisheries can be judged.
شورای نظارت دریایی مجموعه ای از معیارها را<strong> تعیین کرده است</strong> که بر اساس آن می توان در خصوص ماهیگیری تجاری قضاوت کرد.
<strong> Recognising</strong> the potential benefits of being identified as environmentally responsible, fisheries approach the Council requesting to undergo the certification process.
شیلات با <strong>تشخیص</strong> مزیت های بالقوه شناسایی به عنوان مسئول زیست محیطی، به درخواست شورا عمل می کند تا مراحل صدور گواهینامه را طی کند.
The MSC then <strong>appoints</strong> a certification committee, composed of a panel of fisheries experts, which gathers information and opinions from fishermen, biologists, government officials, industry representatives, non-governmental organisations and others.
سپس ام.اس.سی یک کمیته صدور گواهینامه، متشکل از متخصصان شیلات، را <strong>تعیین می کند </strong>که اطلاعات و نظرات ماهیگیران، زیست شناسان، مقامات دولتی، نمایندگان صنعت، سازمان های غیر دولتی و دیگران را جمع آوری می کند.
<strong> </strong>
<strong>Some observers</strong> thought the Alaska salmon fisheries would not have any chance of certification when, in the months leading up to MSC’s final decision, salmon runs throughout western Alaska completely collapsed.
<strong>برخی از ناظران </strong>تصور می کردند که شیلات ماهی قزل آلا در آلاسکا هیچ فرصتی برای صدور گواهینامه نخواهد داشت، زیرا در ماه های منتهی به تصمیم نهایی شورای نظارت دریایی، ماهی های آزاد در سراسر آلاسکا غربی کاملاً از بین می روند.
In the Yukon and Kuskokwim rivers, chinook and chum runs were probably the poorest since statehood; subsistence <strong>communities</strong> throughout the region, who normally have priority over commercial fishing, were devastated.
در رودخانه های یوکون و کوسکوکوم، چینوک و چام احتمالا از فقیرترین موارد بودند. به دنبال آن <strong>جوامع</strong> معیشتی در سرتاسر منطقه که به شکل معمول بر ماهیگیری تجاری الویت داشتند، تبدیل به ویرانه شدند.
<strong>The crisis</strong> was completely unexpected, but researchers believe it had nothing to do with impacts of fisheries.
<strong>این بحران </strong>کاملاً غیرمنتظره بود، اما محققان معتقدند که هیچ تأثیری بر شیلات ندارد.
Rather, they contend, it was almost <strong>certainly </strong>the result of climatic shifts, prompted in part by cumulative effects of the el niño/la niña phenomenon on Pacific Ocean temperatures, culminating in a harsh winter in which huge numbers of salmon eggs were frozen.
در عوض آن ها این ادعا را دارند که می توان گفت این اتفاق تقریبا <strong>به طور قطع</strong> نتیجه تغییرات آب و هوایی بود که تا حد زیادی ناشی از تاثیرات تجمعی پدیده ال نینو در دمای اقیانوس ارام بود و در زمستان بسیار سردی که تعداد زیادی از تخم های ماهی قزل آلا منجمد شد، این واقعه به اوج خود رسید.
It could have meant the end as far as the <strong>certification</strong> process was concerned.
این موضوع می توان پایان فرایندهایی باشد که در نهایت منجر به فرایند صدور <strong>گواهینامه</strong> مربوطه می شود.
However, the state reacted <strong>quickly,</strong> closing down all fisheries, eventhose necessary for subsistence purposes.
با این وجود دولت <strong>به سرعت </strong>عکس العمل نشان داد و ماهیگیری را که به منظور تامین معاش امری ضروری بود، تعطیل کرد.
In September 2000, MSC <strong>announced that </strong>the Alaska salmon fisheries qualified for certification.
در سپتامبر سال 2000، ام.اس.سی <strong>اعلام كرد كه </strong>شیلات ماهی قزل آلا در آلاسكا توان و قدرت صدور مجوز را دارد.
Seven <strong>companies</strong> producing Alaska salmon were immediately granted permission to display the MSC logo on their products.
به هفت <strong>شرکت</strong> تولید کننده ماهی قزل آلا در آلاسکا بلافاصله اجازه نمایش آرم MSC بر روی محصولاتشان داده شد.
<strong>Certification</strong> is for an initial period of five years, with an annual review toensure that the fishery is continuing to meet the required standards.
تاریخ انقضا صدور<strong> گواهینامه</strong> برای یک دوره اولیه، پنج سال است و با بررسی سالانه مطمئن می شوند که شیلات عملکردی مطابق با استانداردهای لازم را دارد.
Questions 14-20
Do the following statements agree with the information given in Reading Passage 2?
In boxes 14-20 on your answer sheet, write
TRUE if the statement agrees with the information
FALSE if the statement contradicts the information
NOT GIVEN if there is no information on this
14. The inhabitants of the Aleutian islands renamed their islands 'Aleyska'
15. Alaska's fisheries are owned by some of the world's largest companies.
16. Life in Alaska is dependent on salmon.
17. Ninety per cent of all Pacific salmon caught are sockeye or pink salmon.
18. More than 320,000 tonnes of salmon were caught in Alaska in 2000.
19. Between 1940 and 1959, there was a sharp decrease in Alaska's salmon population.
20. During the 1990s, the average number of salmon caught each year was 100 million.
Questions 21-26
Complete each sentence with the correct ending, A-K. below.
Write the correct letter, A-K. in boxes 21-26 on your answer sheet.
21 In Alaska, biologists keep a check on adult fish
22 Biologists have the authority
23 In-Season Abundance-Based Management has allowed the Alaska salmon fisheries
24 The Marine Stewardship Council (MSC) was established
25 As a result of the collapse of the salmon runs in 1999, the state decided
26 In September 2000, the MSC allowed seven Alaska salmon companies
_________________________________________________
A to recognise fisheries that care for the environment.
B to be successful.
C to stop fish from spawning
D to set up environmental protection laws.
E to stop people fishing for sport.
F to label their products using the MSC logo.
G to ensure that fish numbers are sufficient to permit fishing.
H to assist the subsistence communities in the region.
I to freeze a huge number of salmon eggs.
J to deny certification to the Alaska fisheries.
K to close down all-fisheries.
هنوز نظری درج نشده است!