در صورتی که اشکالی در ترجمه می بینید می توانید از طریق شماره زیر در واتساپ نظرات خود را برای ما بفرستید
09331464034ساعت بیولوژیکی (بدن) چگونه کار می کند؟
Our life span is restricted.
طول عمر ما محدود است.
Everyone accepts this as ‘biologically’ obvious.
همه افراد این موضوع را به عنوان یک حقیقت بیولوژیکی پذیرفته اند.
‘Nothing lives for ever!’.
هیچ چیز تا ابد زنده نیست.
However, in this statement we think of <strong>artificially</strong> produced, technical objects, products which are subjected to natural wear and tear during use.
با این حال در این مطلب (بیانیه) در خصوص اشیا و محصولات فنی و <strong>مصنوعی</strong> تولید شده فکر می کنیم که به مرور و با استفاده از آن ها، دچار سایش می شوند.
This leads to the <strong>result</strong> that at some time or other the object stops working and is unusable (‘death’ in the biological sense).
این پدیده <strong>منجر</strong> به آن می شود که در برخی از مواقع یا در برخی از زمان ها، اشیا از کار بیفتند و غیر قابل استفاده شوند (که به معنای مرگ در (موجودات زنده) و بیولوژیک است.
But are the wear and tear and loss of <strong>function</strong> of technical objects and the death of living organisms really similar or comparable?
اما آیا فرسودگی و از کار افتادگی <strong>عملکرد</strong> فنی اشیا و مرگ موجودات زنده واقعا مشابه با هم و یا حتی قابل قیاس است؟
Our ‘dead’ products are ‘static’, closed systems.
محصولات مرده و از بین رفته ما، در واقع سیستم های بسته و ساکن هستند.
It is always the <strong>basic material</strong> which constitutes the object and which, in the natural course of things, is worn down and becomes ‘older’.
آن ها در واقع همان<strong> مواد اصلی</strong> هستند که یک شی را تشکیل داده و در روند طبیعی چرخه عمر هر چیزی فرسوده و پیرتر می شوند.
Ageing in this case must occur according to the laws of physical <strong>chemistry</strong> and of thermodynamics.
پیری در این حالت بایستی طبق قوانین <strong>شیمی</strong>، فیزیک و ترمودینامیک اتفاق بیفتد.
<strong>Although</strong> the same law holds for a living organism, the result of this law is not inexorable in the same way.
<strong>اگرچه</strong> همین قاعده و قانون برای یک موجود زنده نیز اعمال می شود، اما نتیجه اش به همان شدت نیست.
<strong>At least</strong> as long as a biological system has the ability to renew itself it could actually become older without ageing; an organism is an open, dynamic system through which new material continuously flows .
<strong>حداقل</strong> تا زمانی که یک سیستم بیولوژیکی توانایی تجدید خود را داشته باشد، می تواند بدون پیر شدن، به روند زندگی خودش ادامه دهد؛ موجود زنده یک سیستم پویا و باز است که از طریق آن مواد جدید به صورت مداوم جریان پیدا می کنند.
<strong>Destruction</strong> of old material and formation of new material are thus in permanent dynamic equilibrium.
<strong>تخریب</strong> مواد قدیمی و تشکیل مواد جدید در یک تعادل پویا و قدیمی است.
<strong>The material</strong> of which the organism is formed changes continuously.
<strong>ماده ای </strong>که هر جاندار زنده ای از آن تشکیل می شود به صورت مداوم در حال تغییر است.
Thus our bodies <strong>continuously</strong> exchange old substance for new, just like a spring which more or less maintains its form and movement, but in which the water molecules are always different.
بنابراین بدن ما <strong>به صورت مداوم </strong>ماده قدیمی را با ماده جدید عوض می کند، (این روش) همانند چشمه ای است که کم و بی شکل و همچنین حرکت خود را حفظ می کند، اما مولکول های آب موجود در آن همیشه متفاوت هستند.
Thus ageing and death should not be seen as inevitable, particularly as the organism possesses many mechanisms for repair.
بنابراین نباید پیری و مرگ را اجتناب ناپذیر دانست، خصوصا که ارگانیسم ساز وکارهای زیادی برای ترمیم (خود) دارند.
It is not, <strong>in principle</strong>, necessary for a biological system to age and die.
<strong>اصولا</strong> نیازی نیست تا یک سیستم بیولوژیکی پیر شود و بمیرد.
<strong>Nevertheless</strong>, a restricted life span, ageing, and then death are basic characteristics of life.
<strong>با این وجود</strong> طول عمر محدود، پیری و سپس مرگ یکی از ویژگی های اساسی زندگی است.
The reason for this is easy to <strong>recognise:</strong> in nature, the existent organisms either adapt or are regularly replaced by new types.
<strong>تشخیص</strong> دلیل این امر آسان است: در طبیعت موجوداتی که وجود دارند یا سازگار می شوند یا به شکل منظمی با انواع جدید جایگزین می شوند.
Because of <strong>changes</strong> in the genetic material (mutations) these have new characteristics and in the course of their individual lives they are tested for optimal or better adaptation to the environmental conditions.
به دلیل <strong>تغییر </strong>مواد ژنتیکی (جهش ها) ویژگی های جدیدی به وجود می آید و در طول زندگی فرد، این ویژگی ها برای سازگاری بهینه یا بهتر با شرایط محیطی مورد آزمایش قرار می گیرند.
<strong>Immortality</strong> would disturb this system - it needs room for new and better life.
<strong>جاودانگی</strong> باعث ایجاد اختلال در این سیستم می شود- این روند نیازمند فضایی برای زندگی جدید و بهتر است.
This is the basic problem of <strong>evolution. </strong>
این موضوع، مسئله اساسی<strong> تکامل</strong> است.
Every organism has a <strong>life span</strong> which is highly characteristic.
هر ارگانیسم یک <strong>دوره زندگی </strong>دارد که بسیار هم مشخص است.
There are <strong>striking</strong> differences in life span between different species, but within one species the parameter is relatively constant.
تفاوت های <strong>چشمگیری</strong> در طول عمر بین گونه های مختلف وجود دارد، اما در گونه پارامتر نسبتا ثابت است.
For example, the <strong>average</strong> duration of human life has hardly changed in thousands of years.
به عنوان مثال <strong>متوسط</strong> عمر انسان طی هزاران سال تقریبا تغییری نکرده است.
<strong>Although</strong> more and more people attain an advanced age as a result of developments in medical care and better nutrition, the characteristic upper limit for most remains 80 years.
<strong>اگرچه</strong> افراد بیشتر و بیشتری به دلیل پیشرفت در مراقبت های پزشکی و تغذیه بهتر به سن بالایی می رسند، اما حداکثر مشخص برای اکثر افراد 80 سال است.
A further argument against the simple wear and tear theory is the observation that the time within which organisms age lies between a few days (even a few hours for unicellular organisms) and several thousand years, as with mammoth trees.
یک استدلال دیگر علیه نظریه سابش ساده آن است که مشاهده می شود مدت زمان پیرشدن موجودات از چند روز (حتی چند ساعت برای موجودات تک سلولی) و چند هزار سال همچون درختان ماموتی، متفاوت است.
If a <strong>life span</strong> is a genetically determined biological characteristic, it is logically necessary to propose the existence of an internal clock , which in some way measures and controls the ageing process and which finally determines death as the last step in a fixed programme.
اگر <strong>طول عمر </strong>یک ویژگی بیولوژیکی تعیین شده از نظر ژنتیکی باشد، منطقی است که وجود یک ساعت داخلی بدن را پیشنهاد کنیم که به نوعی روند پیری را اندازه گیری و کنترل می کند و در نهایت مرگ را به عنوان آخرین مرحله در یک برنامه ثابت را تعیین می کند.
Like the life span, the metabolic rate has for different organisms a fixed <strong>mathematical</strong> relationship to the body mass.
همچون طول عمر میزان متابولیسم برای موجودات مختلف، یک رابطه <strong>ریاضی</strong> ثابت با توده بدن دارد.
<strong>In comparison to</strong> the life span this relationship is ‘inverted’: the larger the organism the lower its metabolic rate.
<strong>در مقایسه با </strong>طول عمر، این رابطه معکوس است: هرچه موجود بزرگتر باشد، میزان متابولیسم آن پایین تر است.
Again this relationship is valid not only for birds, but also, similarly on average within the systematic unit, for all other <strong>organisms</strong> (plants, animals, unicellular organisms).
باز هم این رابطه نه تنها برای پرندگان بلکه به طور متوسط در واحد سیستماتیک برای تمام موجودات دیگر (گیاهان، حیوانات، <strong>موجودات</strong> تک سلولی) نیز معتبر است.
<strong>Animals </strong>which behave ‘frugally’ with energy become particularly old, for example, crocodiles and tortoises .
<strong>حیواناتی</strong> که در مصرف انرژی صرفه جویی می کنند، به ویژه تمساح و لاکپشت به شکل ویژه ای پیر می شوند.
<strong>Parrots </strong>and birds of prey are often held chained up.
<strong>طوطی </strong>ها و پرندگان شکاری را اغلب با زنجیر بسته نگه می دارند.
<strong>Thus</strong> they are not able to ‘experience life’ and so they attain a high life span in captivity.
<strong>بنابراین</strong> آن ها قادر به تجربه زندگی (واقعی) نیستند، و بنابراین یک عمر طولانی را در اسارت به سر می برند.
Animals which <strong>save</strong> energy by hibernation or lethargy (example: bats or hedgehogs) live much longer than those which are always active.
حیواناتی که به دلیل خواب زمستانی یا بی حالی در انرژی خود <strong>صرفه جویی می کنند </strong>(همچون خفاش ها یا جوجه تیغی ها) نسبت به اغلب حیواناتی که همیشه فعال هستند، بیشتر زندگی می کنند.
<strong>The metabolic rate</strong> of mice can be reduced by a very low consumption of food (hunger diet).
<strong>میزان متابولیسم بدنی </strong>موش ها با مصرف بسیار کم غذا (رژیم گرسنگی) کاهش پیدا می کند.
They then may live twice as long as their well fed comrades.
آن ها ممکن است دو برابر بیشتر از گونه های خوب تغذیه کنند.
Women become <strong>distinctly </strong>(about 10 per cent) older than men.
زنان <strong>به وضوح </strong>(حدود 10 درصد بیشتر) از مردان عمر می کنند.
If you <strong>examine</strong> the metabolic rates of the two sexes you establish that the higher male metabolic rate roughly accounts for the lower male life span.
هرچند در صورتی که میزان متابولیسم هر دو جنس زن و مرد را <strong>بررسی کنید </strong>متوجه می شوید که میزان متابولیسم بالاتر مردان موجب طول عمر کوتاه تر آن ها می شود.
That means that they live life ‘energetically’ - more intensively, but not for as long.
این بدان معنی است که آن ها طول عمر خود را پر انرژی تر می گذرانند، اما مدت طولانی زندگی نمی کنند (طول عمر طولانی ندارند).
It follows from the above that sparing use of <strong>energy reserves</strong> should tend to extend life .
از مطالب فوق چنین نتیجه ای گرفته می شود که استفاده کمتر از <strong>ذخایر انرژی بدن </strong>می تواند باعث افزایش بیشتر عمر شود.
Extreme high performance sports may lead to optimal <strong>cardiovascular</strong> performance, but they quite certainly do not prolong life.
ورزش هایی با میزان فعالیت بالا (هوازی) ممکن است به بهبود عملکرد <strong>قلبی و عروقی</strong> منجر شوند، اما مطمئنا عمر آن ها طولانی نمی شود.
Relaxation lowers metabolic rate, as does adequate sleep and in general an equable and balanced <strong>personality. </strong>
استراحت باعث کاهش نرخ متابولیک می شود، همان کاری که خواب کافی و در مجموع آرامش و تعادل <strong>شخصیتی</strong> هم میتواند انجام دهد.
Each of us can develop his or her own ‘energy saving programme’ with a little self-observation, critical self-control and, above all<strong>, logical consistency</strong>.
هر یک از ما می توانیم برنامه صرفه جویی در انرژی خود را با کمی مشاهده از طریق خود، کنترل بر روی خود و مهم تر از همه با یک <strong>سازگاری منطقی </strong>ایجاد کنیم.
<strong>Experience</strong> will show that to live in this way not only increases the life span but is also very healthy.
<strong>تجربه</strong> نشان خواهد داد که زندگی با این شیوه نه تنها باعث افزایش طول عمر می شود، بلکه شیوه بسیار سالمی نیز است.
This final <strong>aspect</strong> should not be forgotten.
این<strong> جنبه</strong> نهایی را نباید فراموش کرد.
Questions 27-32
Reading Passage 3 has seven paragraphs, A-G.
Choose the correct heading for paragraphs B-G from the list of headings below.
Write the correct number, i-x, in boxes 27-32 on your answer sheet.
List of Headings
i The biological clock
ii Why dying is beneficial
iii The ageing process of men and women
iv Prolonging your life
v Limitations of life span
vi Modes of development of different species
vii A stable life span despite improvements
viii Energy consumption
ix Fundamental differences in ageing of objects and organisms
x Repair of genetic material
Example |
Answer |
Paragraph A |
V |
27 Paragraph B
28 Paragraph C
29 Paragraph D
30 Paragraph E
31 Paragraph F
32 Paragraph G
Questions 33-36
Choose NO MORE THAN TWO WORDS from the passage for each answer.
Complete the notes below.
Choose NO MORE THAN TWO WORDS from the passage for each answer.
Write your answers in boxes 33-36 on your answer sheet.
Questions 37-40
Do the following statements agree with the views of the writer in Reading Passage 3?
In boxes 37-40 on your answer sheet, write:
YES if the statement agrees with the views of the writer
NO, if the statement contradicts the views of the writer
NOT GIVEN if it is impossible to say what the writer thinks about this
37 The wear and tear theory applies to both artificial objects and biological systems.
38 In principle, it is possible for a biological system to become older without aging.
39 Within seven years, about 90 percent of a human body is replaced as new.
40 Conserving energy may help to extend a human’s life.
View Answers:
27 ix
28 ii
29 vii
30 i
31 viii
32 iv
33 IN EITHER ORDER physical chemistry (and) thermodynamics
34 IN EITHER ORDER physical chemistry (and) thermodynamics
35 adapt
36 immortality
37 NO
38 YES
39 NOT GIVEN
40 YES
هنوز نظری درج نشده است!