در صورتی که اشکالی در ترجمه می بینید می توانید از طریق شماره زیر در واتساپ نظرات خود را برای ما بفرستید
09331464034کودکان نابغه و یادگیری
Internationally, ‘giftedness’ is most frequently determined by a score on a general intelligence test, known as an IQ test, which is above a chosen cutoff point, usually at around the top 2-5%.
در سطوح بین المللی، استعداد درخشان اغلب با یک نمره آزمون هوش عمومی که به عنوان تست ضریب هوشی شناخته می شود و حدود 2 الی 5 درصد بالاتر از یک مقدار خاصی است، تعیین می شود.
Children’s educational environment contributes to the IQ score and the way intelligence is used.
محیط آموزشی کودکان به نمره ضریب هوشی و نحوه استفاده از هوش کمک می کند.
For example, a very close positive relationship was found when children’s IQ scores were compared with their home educational provision.
به عنوان مثال زمانی که نمرات ضریب هوشی کودکان با وسایل آموزشی که آن ها در خانه داشتند مورد مقایسه قرار گرفت، یک رابطه مثبت و بسیار نزدیکی پیدا شد.
The higher the children’s IQ scores, especially over IQ 130, the better the quality of their educational backup, measured in terms of reported verbal interactions with parents, number of books and activities in their home etc.
هرچه نمره ضریب هوشی کودکان به ویژه بیشتر از ضریب هوشی 130 باشد، کیفیت پشتیبانی تحصیلی آن ها نیز بالاتر و بهتر خواهد بود که بر اساس تعاملات کلامی گزارش شده با والدین، تعداد کتاب ها و فعالیت های درون خانه آن ها و...اندازه گیری می شود.
Because IQ tests are decidedly influenced by what the child has learned, they are to some extent measures of current achievement based on age-norms; that is, how well the children have learned to manipulate their knowledge and know-how within the terms of the test.
از آنجایی که آزمایشات و تست های ضریب هوشی به طور قطعی تحت تاثیر یادگیری های کودک هستند، می توان گفت این موارد تا حدودی معیارهایی برای دستیابی به موفقیت فعلی بر اساس هنجارهای سنی محسوب می شوند؛ یعنی آنکه کودکان تا چه حد یاد گرفته اند که آزمون و علم خود را (مطابق با خواسته خودشان) تغییر دهند.
The vocabulary aspect, for example, is dependent on having heard those words.
به عنوان مثال در مورد واژگان به اینکه چقدر آن کلمات را شنیده اند بستگی دارد.
But IQ tests can neither identify the processes of learning and thinking nor predict creativity.
اما تست های ضریب هوشی نه می توانند فرایندهای یادگیری و تفکر را شناسایی کنند و نه توان پیش بینی خلاقیت را دارند.
Excellence does not emerge without appropriate help.
تعالی و رشد بدون کمک مناسب بروز پیدا نمی کند.
To reach an exceptionally high standard in any area very able children need the means to learn, which includes material to work with and focused challenging tuition and the encouragement to follow their dream.
برای رسیدن به یک استاندارد فوق العاده بالا در هر منطقه، کودکان بسیار توانا و باهوش نیاز به ابزار یادگیری دارند که شامل مواردی برای کار کردن با آن ها و همچنین تمرکز بر روی روش های تدریس چالش برانگیز و تشویق شدن به منظور دنبال کردن رویاها و اهدافشان می شود.
There appears to be a qualitative difference in the way the intellectually highly able think, compared with more average-ability or older pupils, for whom external regulation by the teacher often compensates for lack of internal regulation.
به نظر می رسد که در نحوه تفکرات هوشمندانه در مقایسه دانش آموزانی با توانایی بیشتر یا بزرگ تر که تنظیم شرایط بیرونیشان به وسیله معلم، می تواند کمبودهای درونی شان را جبران کند، ، تفاوت های کیفی وجود دارد.
To be at their most effective in their self-regulation, all children can be helped to identify their own ways of learning – metacognition – which will include strategies of planning, monitoring, evaluation, and choice of what to learn.
به منظور تاثیرگذاری بیشتر در تنظیم مهارت های شناختی خود، می توان به تمام کودکان کمک کرد تا روش های یادگیری مخصوص به خود-فراشناختی- را که شامل استراتژی های برنامه ریزی، نظارت، ارزیابی و انتخاب موضوعاتی که می خواهند یاد بگیرد، می شود، شناسایی کنند.
Emotional awareness is also part of metacognition, so children should be helped to be aware of their feelings around the area to be learned, feelings of curiosity or confidence, for example.
آگاهی عاطفی نیز بخشی از روند فراشناخت است، بنابراین باید به کودکان کمک شود تا از از احساسات خود در حوزه ای که یاد گرفته اند، احساس کنجکاوی و یا اعتماد به نفسشان آگاه شوند.
High achievers have been found to use self-regulatory learning strategies more often and more effectively than lower achievers, and are better able to transfer these strategies to deal with unfamiliar tasks.
مشخص شده است که افراد با موفقیت بالا، بیشتر و موثرتر از استراتژی های یادگیری خود تنظیم استفاده می کنند و بهتر می توانند این استراتژی ها را برای مقابله با کارهای عجیب استفاده کنند و (به دیگری) منتقل کنند.
This happens to such a high degree in some children that they appear to be demonstrating talent in particular areas.
این اتفاق در برخی از کودکان تا حدی زیاد اتفاق می افتد که به نظر می رسد در موارد خاصی این موضوع نشانگر استعداد خاصی است.
” Overviewing research on the thinking process of highly able children, (Shore and Kanevsky, 1993) put the instructor’s problem succinctly: ‘If they [the gifted] merely think more quickly, then we need only teach more quickly.
بررسی اجمالی تحقیقات در مورد روند تفکر کودکان بسیار توانمند، مسئله مدرس را به صورت خلاصه بیان کرد: اگر دانش آموزان استعدادهای درخشان سریع تر فکر می کنند، ما هم باید سریع تر به آن ها آموزش دهیم.
If they merely make fewer errors, then we can shorten the practice’.
اگر آن ها خطاهای کمتری داشته باشند، ما هم می توانیم مدت زمان عمل را کمتر کنیم.
But of course, this is not entirely the case; adjustments have to be made in methods of learning and teaching, to take account of the many ways individuals think.
اما البته باید گفت که این موضوع کاملا صدق نمی کند. برای در نظر گرفتن بسیاری از روش های تفکری، باید در روش های یادگیری و آموزشی، تنظیماتی را اعمال کرد.
Yet in order to learn by themselves, the gifted do need some support from their teachers.
با این حال افراد مستعد برای یادگیری خودخوان نیاز به حمایت معلمان دارند.
Conversely, teachers who have a tendency to ‘overdirect’ can diminish their gifted pupils’ learning autonomy.
بر عکس معلمانی که تمایل به هدایت کردن بیش از حد دانش آموزان دارند، ممکن است از استقلال یادگیری دانش آموزان خود بکاهند.
Although ‘spoon-feeding’ can produce extremely high examination results, these are not always followed by equally impressive life successes.
اگرچه تغذیه درجه بندی شده می تواند نتایج بسیار بالایی را تولید کند، اما همواره موفقیت های چشمگیری در زندگی را با خود به همراه ندارد.
Too much dependence on the teachers risks loss of autonomy and motivation to discover.
وابستگی بیش از حد به معلمان خطر از دست دادن استقلال و انگیزه را در پی دارد.
However, when teachers help pupils to reflect on their own learning and thinking activities, they increase their pupils’ self-regulation.
با این حال زمانی که معلمان به دانش آموزان کمک می کنند تا در فعالیت های یادگیری و تفکری خود تامل کنند، خودتنظیمی دانش آموزان را بالا می برند.
For a young child, it may be just the simple question ‘What have you learned today?’ which helps them to recognise what they are doing.
برای یک کودک خردسال ممکن است این فقط یک سوال ساده باشد:" امروز چه چیزی یاد گرفتی؟" اما این سوال به او کمک می کند تا کارهایی را که انجام می دهد از هم تشخیص دهد.
Given that a fundamental goal of education is to transfer the control of learning from teachers to pupils, improving pupils’ learning to learn techniques should be a major outcome of the school experience, especially for the highly competent.
با توجه به اینکه هدف اساسی آموزش و پرورش انتقال کنترل یادگیری از معلمان به دانش آموزان است، بهبود یادگیری دانش آموزان برای یادگیری فنون باید نتیجه اصلی تجربیات در مدرسه باشد، این موضوع به ویژه برای افراد بسیار با کفایت بیشتر صدق می کند.
There are quite a number of new methods which can help, such as child-initiated learning, ability-peer tutoring, etc.
روش های کاملا جدیدی همچون یادگیری همراه با کودک، آموزش تدریس خصوصی و...وجود دارد که می تواند به شما کمک کند.
Such practices have been found to be particularly useful for bright children from deprived areas.
مشخص شده است که چنین شیوه هایی به ویژه برای کودکانی از مناطق کاملا محروم بسیار مفید است.
But scientific progress is not all theoretical, knowledge is a so vital to outstanding performance: individuals who know a great deal about a specific domain will achieve at a higher level than those who do not.
اما پیشرفت علمی به طور کل تئوری نیست، دانش برای عملکرد برجسته بسیار حیاتی است: افرادی که مسائل زیادی در خصوص یک حوزه خاص می دانند در سطحی بالاتر از کسانی هستند که نمی توانند به این موفقیت برسند.
Research with creative scientists by Simonton (1988) brought him to the conclusion that above a certain high level, characteristics such as independence seemed to contribute more to reaching the highest levels of expertise than intellectual skills, due to the great demands of effort and time needed for learning and practice.
تحقیقات انجام شده توسط سیمونتون، او را به این نتیجه رساند که به نظر می رسد بالاتر از یک سطح بالای خاص، خصوصیاتی همچون استقلال بیشتر از مهارت های فکری در دستیابی به بالاترین سطح تخصص کمک می کند، زیرا تقاضای زیادی برای تلاش و زمان لازم است تا یادگیری و تمرین انجام شود.
Creativity in all forms can be seen as expertise mixed with a high level of motivation (Weisberg, 1993).
خلاقیت در تمام اشکال را می توان تخصصی در نظر گرفت که با انگیزه بالا آمیخته شده است.
To sum up, learning is affected by emotions of both the individual and significant others.
به طور خلاصه یادگیری تحت تاثیر احساسات خود فرد و دیگران است.
Positive emotions facilitate the creative aspects of earning and negative emotions inhibit it.
احساسات مثبت جنبه های خلاقانه درآمد را تسهیل کرده و احساسات منفی آن را مهار می کند.
Fear, for example, can limit the development of curiosity, which is a strong force in scientific advance, because it motivates problem-solving behaviour.
به عنوان مثال ترس می تواند رشد کنجکاوی را که نیرویی قدرتمند در پیشرفت علمی است، محدود کند، زیرا انگیزه رفتار حل مسئله است.
In Boekaerts’ (1991) review of emotion the learning of very high IQ and highly achieving children, she found emotional forces in harness.
در بررسی و پژوهش بوکارت از احساسات یادگیری آیکیوی بابا و کودکان بسیار موفق، او نیروهای احساسی را پیدا کرد که (فرد) را مهار می کردند.
They were not only curious, but often had a strong desire to control their environment, improve their learning efficiency and increase their own learning resources.
آن ها نه تنها کنجکاو بودند، بلکه غالبا تمایل زیادی به کنترل محیط خود، بهبود کارایی یادگیری و افزایش منابع یادگیری خود داشتند.
Questions 14-17
Reading Passage 198 has six paragraphs, A-F.
Which paragraph contains the following information? Write the correct letter, A-F, in boxes 14-17 on your answer sheet
NB You may use any letter more than once.
14. a reference to the influence of the domestic background on the gifted child.
15. reference to what can be lost if learners are given too much guidance.
16. a reference to the damaging effects of anxiety.
17. examples of classroom techniques which favour socially-disadvantaged children.
Questions 18-22
Look at the following statements (Questions 18-22) and the list of people below.
Match each statement with the correct person or people, A-E.
Write the correct letter, A-E, in boxes 18-22 on your answer sheet.
18. Less time can be spent on exercises with gifted pupils who produce accurate work.
19. Self-reliance is a valuable tool that helps gifted students reach their goals.
20. Gifted children know how to channel their feelings to assist their learning.
21. The very gifted child benefits from appropriate support from close relatives.
22. Really successful students have learnt a considerable amount about their subject.
List of People
A. Freeman
B. Shore and Kanevsky
C. Elshout
D. Simonton
E. Boekaerts
Questions 23-26
Complete the sentences below. Choose NO MORE THAN THREE WORDS from the passage for each answer. Write your answers in boxes 23—26 on your answer sheet
23. One study found a strong connection between children’s IQ and the availability of .................... and .................... at home.
24. Children of average ability seem to need more direction from teachers because they do not have ....................
25. Meta-cognition involves children understanding their own learning strategies, as well as developing ....................
26. Teachers who rely on what is known as .................... often produce sets of impressive grades in class tests.
هنوز نظری درج نشده است!