در صورتی که اشکالی در ترجمه می بینید می توانید از طریق شماره زیر در واتساپ نظرات خود را برای ما بفرستید
09331464034این اختراع شگفت انگیز
Of all mankinds manifold <strong>creations,</strong> language must take pride of place.
از میان تمام <strong>اختراعات</strong> چندگانه بشریت ، زبان یکی از مواردی است که در جایگاه غرور آفرینی قرار گرفته است.
Other inventions -the wheel, <strong>agriculture</strong>, sliced bread - may have transformed our material existence, but the advent of language is what made us human.
ممکن است اختراعات دیگر همچون - چرخ ، روش های <strong>کشاورزی</strong> ، نان قطعه قطعه شده (صنعتی)– زندگی مادی ما را دگرگون کرده باشند ، اما ظهور زبان باعث شده است که ما تبدیل به انسان (امروزی) شویم.
<strong>Compared to</strong> language, all other inventions pale in significance, since everything we have ever achieved depends on language and originates from it.
<strong>در مقایسه با </strong>زبان ، سایر اختراعات اهمیت کمتری دارند، زیرا تمام چیزهایی که تاکنون بدست آورده ایم به زبان بستگی دارد و از آن نشات می گیرد.
Without language, we could never have embarked on our ascent to unparalleled power over all other animals, and even over <strong>nature</strong> itself.
بدون زبان ، هرگز قادر نبودیم این قدرت بی نظیر و برتری را نسبت به حیوانات و حتی خود<strong> طبیعت</strong> داشته باشیم.
But <strong>language</strong> is foremost not just because it came first.
<strong>زبان</strong> در جایگاه اول قرار دارد و این موضوع به دلیل آن نیست که پیش از همه اختراع شده است.
In its own right it is a tool of <strong>extraordinary</strong> <strong>sophistication</strong>, yet based on an idea of ingenious simplicity: ‘this marvellous invention of composing out of twenty-five or thirty sounds that infinite variety of expressions which, whilst having in themselves no likeness to what is in our mind, allow us to disclose to others its whole secret, and to make known to those who cannot penetrate it all that we imagine, and all the various stirrings of our soul’.
این موضوع در نوع خود ابزاری از <strong>پیچیدگی فوق العاده </strong>را نشان می داد ، اما بر اساس ایده ای هوشمندانه و در عین حال ساده بود: چنین موضوعی در نظر و ذهن ما اینگونه است که اجازه داشته باشیم تا تمام رمز و رازی که در ذهنمان داریم را برای کسانی که نمی توانند تمام تصورات ما را درک کنند و به روح ما نفوذ نمایند را به راحتی بیان کنیم.
This was how, in 1660, the <strong>renowned </strong>French grammarians of the Port-Royal abbey near Versailles distilled the essence of language, and no one since has celebrated more eloquently the magnitude of its achievement.
به این ترتیب بود که در سال 1660 ، دستور زبانان<strong> مشهور</strong> فرانسوی صومعه پورت-رویال در نزدیکی ورسای ، گوهر زبان را تقطیر کردند و از آن زمان تا کنون هیچ کس موفقیتش را با آن حجم از شکوه جشن نگرفته است.
Even so, there is just one flaw in all these <strong>hymns</strong> of praise, for the homage to languages unique accomplishment conceals a simple yet critical incongruity.
حتی با این وجود نیز، در همه <strong>سرودهای</strong> ستایش گونه فقط یک نقص وجود دارد که آن هم ادای احترام به زبان ها است که دستاورد بی نظیر یک ناسازگاری ساده و در عین حال حیاتی را پنهان می کند.
Language is <strong>mankind</strong> s greatest invention - except, of course, that it was never invented.
زبان بزرگترین <strong>اختراع بشر </strong>است - البته هرگز نمی توان گفت که زبان اختراع شده است.
This <strong>apparent</strong> paradox is at the core of our fascination with language, and it holds many of its secrets.
این تناقض <strong>آشکار</strong> هسته اصلی شیفتگی ما به زبان است و بسیاری از اسرار را در خود پنهان کرده است
Language often seems <strong>so skillfully</strong> drafted that one can hardly imagine it as anything other than the perfected handiwork of a master craftsman.
غالبا زبان موضوعی <strong>بسیار ماهرانه و پیچیده </strong>به نظر می رسد، به طوری که نمی توان آن را چیزی جز ابداع و اختراع یک استاد کار ماهر در نظر گرفت.
How else could this <strong>instrument</strong> make so much out of barely three dozen measly morsels of sound? In themselves, these configurations of mouth p,f,b,v,t,d,k,g,sh,a,e and so on - amount to nothing more than a few haphazard spits and splutters, random noises with no meaning, no ability to express, no power to explain.
چطور دیگر این <strong>ساز و ابزار صدا ساز </strong>می تواند از لحاظ سختی دوازده قطعه صدا به این سختی را تولید کند؟ ، این ها تنظیمات معنی دار دهان p ، f ، b ، v ، t ، d ، k ، g ، sh ، a ، e - چیزی بیش از چند صدا تصادفی نیستند و نمی توان به آن ها نام توانایی بیان و یا قدرت توضیح را اطلاق کرد.
But run them through the cogs and wheels of the <strong>language machine</strong>, let it arrange them in some very special orders, and there is nothing that these meaningless streams of air cannot do: from sighing the interminable boredom of existence to unravelling the fundamental order of the universe.
اما آنها را از چرخ دنده های <strong>ماشین زبان </strong>عبور دهید ، و اجازه دهید تا زبان آن ها را به ترتیب خاصی تنظیم کند ، هیچ کاری نیست که این جریان های بی معنی هوا نتوانند انجام دهند: از آه کشیدن در خستگی بی حد و حصر تا ایجاد صداهای کاملا منظم.
<strong>The most</strong> <strong>extraordinary</strong> thing about language, however, is that one doesn’t have to be a genius to set its wheels in motion.
با این حال ، <strong>خارق العاده ترین </strong>نکته در مورد زبان این است که برای حرکت دادن چرخ های زبان ، فرد نیازی به نبوغ ندارد.
The language machine allows just about everybody from pre-modern foragers in the <strong>subtropical</strong> savannah, to post-modern philosophers in the suburban sprawl - to tie these meaningless sounds together into an infinite variety of subtle senses, and all apparently without the slightest exertion.
دستگاه زبان تقریباً به همه افراد از کاوشگران دوران پیش از مدرنیته در ساوانای <strong>نیمه گرمسیری</strong>، تا فیلسوفان پسامدرن در حومه شهر اجازه می دهد - این صداهای بی معنی را به یکدیگر متصل کنند و به یک حس نامحسوس متنوع تبدیل کنند که همه آنها ظاهراً بدون کوچکترین زحمتی به هم پیوسته اند.
Yet it is precisely this deceptive ease which makes language a <strong>victim </strong>of its own success, since in everyday life its triumphs are usually taken for granted.
با این حال دقیقاً همین سهولت فریبنده است که زبان را <strong>قربانی</strong> موفقیت خود می کند ، زیرا در زندگی روزمره پیروزی هایی که زبان به دست می آورد معمولاً امری بدیهی تلقی می شود.
The wheels of language run so <strong>smoothly</strong> that one rarely bothers to stop and think about all the resourcefulness and expertise that must have gone into making it tick.
چرخ های زبان به قدری <strong>روان</strong> کار می کنند که به ندرت فرد متوقف می شود و نیازی نیست تا به همه مهارت و تخصصی که باید در ساختن (جملات و کلمات) داشته باشد، فکر کند و برای ساختن آن جملات مکث کند.
Language <strong>conceals</strong> art.
زبان هنر را <strong>پنهان</strong> می کند.
Often, it is only the <strong>estrangement</strong> of foreign tongues, with their many exotic and outlandish features, that brings home the wonder of languages design.
غالباً فقط <strong>عجیب بودن </strong>زبان های خارجی به دلیل بسیاری از ویژگی های عجیب و غریب آن ها است که شگفتی طراحی زبان ها را به وجود می آورد.
One of the <strong>showiest </strong>stunts that some languages can pull off is an ability to build up words of breath-breaking length, and thus express in one word what English takes a whole sentence to say.
یکی از <strong>بارزترین</strong> نمایش هایی که برخی از زبان ها می توانند انجام دهند توانایی ایجاد کلماتی متناسب با طول نفس کشیدن است و بنابراین می توان آنچه را که در زبان انگلیسی در یک جمله بیان می شود، در یک کلمه خلاصه کرد.
<strong>The Turkish word</strong> çehirliliçtiremediklerimizdensiniz, to take one example, means nothing less than ‘you are one of those whom we can’t turn into a town-dweller’.
به عنوان مثال <strong>واژه ترکی </strong>***، معنایی کمتر از "شما یکی از کسانی هستید که نمی توانیم آنها را به یک شهرنشین تبدیل کنیم" است.
(In case you were <strong>wondering</strong>, this monstrosity really is one word, not merely many different words squashed together - most ol its components cannot even stand up on their own).
(شاید <strong>تعجب</strong> کنید اما این هیولا واقعاً یک کلمه است ، نه فقط کلمات مختلفی که با هم ترکیب شده اند - اکثر اجزای تشکیل دهنده آن حتی نمی توانند به تنهایی تلفظ شوند).
And if that sounds like some one-off freak, then <strong>consider </strong>Sumerian, the language spoken on the banks of the Euphrates some 5,000 years ago by the people who invented writing and thus enabled the documentation of history.
و اگر به نظر می رسد که کلمه مذکور کلمه عجیب و غریبی است که تنها یکبار استفاده می شود، پس زبان سومری را <strong>در نظر بگیرید </strong>، زبانی که در ساحل فرات حدود 5000 سال پیش توسط افرادی که نویسندگی را اختراع کرده اند و به این ترتیب مستندسازی تاریخ را به راه انداخته اند ، صحبت می شده است.
<strong>A Sumerian word</strong> like munintuma'a (‘when he had made it suitable for her’) might seem rather trim compared to the Turkish colossus above.
ممکن است <strong>یک کلمه سومری </strong>مانند ** ("وقتی او آن را برای او مناسب کرده بود") در مقایسه با کلمه ترکی که در بالا عنوان شد، ترجیح داده شود.
What is so <strong>impressive </strong>about it, however, is not its lengthiness but rather the reverse - the thrifty compactness of its construction.
آنچه که در این مورد بسیار <strong>چشمگیر</strong> است ، طولانی بودن آن کلمه نیست بلکه عکس آن است - جمع و جور بودن کلمه و صرفه جویی حروف در ساخت آن کلمه است.
<strong>The word</strong> is made up of different slots, each corresponding to a particular portion of meaning.
<strong>این کلمه </strong>از شکاف های مختلفی تشکیل شده است که هر کدام مربوط به قسمت خاصی از معنی است.
This <strong>sleek design</strong> allows single sounds to convey useful information, and in fact even the absence of a sound has been enlisted to express something specific.
این<strong> طراحی زیبا </strong>باعث می شود که صداهای منفرد بتوانند اطلاعات مفیدی را منتقل کنند و در واقع حتی نبود صدا برای بیان چیز خاصی استفاده شود.
If you were to ask which bit in the Sumerian word corresponds to the <strong>pronoun </strong>‘it’ in the English translation ‘when he had made it suitable for her’, then the answer would have to be nothing.
اگر بخواهید بپرسید کدام قسمت در کلمه سومری با <strong>ضمیر</strong> "آن" در ترجمه انگلیسی جمله "وقتی او (پسر) آن را برای او (دختر) مناسب کرده است" مطابقت دارد ، جوابی وجود نخواهد داشت.
<strong>Mind you</strong>, a very particular kind of nothing: the nothing that stands in the empty slot in the middle.
<strong>توجه داشته باشید </strong>، یک نوع بسیار خاص از این خلا، این است: چیزی که در جای خالی در وسط جمله قرار دارد.
The technology is so fine-tuned then that even a non-sound, when <strong>carefully</strong> placed in a particular position, has been invested with a specific function.
این فناوری به قدری دقیق تنظیم شده است که حتی یک صدای غیر صوتی نیز وقتی <strong>با دقت </strong>در موقعیت خاصی قرار می گیرد ، با عملکرد خاصی مورد استفاده قرار می گیرد.
Who could <strong>possibly</strong> have come up with such a nifty contraption?
چه کسی <strong>ممکن</strong> است چنین منع برخورد خوبی داشته باشد؟
Questions 27-32
Reading Passage has six paragraphs, A-F.
Choose the correct heading for paragraphs A-F from the list of headings below.
Write the correct number, i-vii, in boxes 27-32 on your answer sheet.
List of Headings
i Differences between languages highlight their impressiveness
ii The way in which a few sounds are organised to convey a huge range of meaning
iii Why the sounds used in different languages are not identical
iv Apparently incompatible characteristics of language
v Even silence can be meaningful
vi Why language is the most important invention of all
vii The universal ability to use language
27 Paragraph A
28 Paragraph B
29 Paragraph C
30 Paragraph D
31 Paragraph E
32 Paragraph F
Questions 33-36
Complete the summary using the list of words, A-G, below.
Write the correct letter, A-G, in boxes 33-36 on your answer sheet.
The wheel is one invention that has had a major impact on 33 ............. aspects of life, but no impact has been as 34 ............ as that of language.
Language is very 35 .............., yet composed of just a small number of sounds. Language appears to be 36 .......... to use. However, its sophistication is often overlooked.
Questions 37-40
Do the following statements agree with the views of the writer in Reading Passage?
In boxes 37-40 on your answer sheet, write
YES if the statement agrees with the views of the writer
NO if the statement contradicts the views of the writer
NOT GIVEN if it is impossible to say what the writer thinks about this
37 Human beings might have achieved their present position without language.
38 The Port-Royal grammarians did justice to the nature of language.
39 A complex idea can be explained more clearly in a sentence than in a single word.
40 The Sumerians were responsible for starting the recording of events.
هنوز نظری درج نشده است!