در صورتی که اشکالی در ترجمه می بینید می توانید از طریق شماره زیر در واتساپ نظرات خود را برای ما بفرستید
09331464034آیا مهندسان شهری می توانند از رقص بیاموزند؟
The way we travel around cities has a major <strong>impact</strong> on whether they are sustainable.
روشی که ما در شهرها رفت و آمد می کنیم <strong>تأثیر</strong> زیادی بر پایدار ماندن انرژی آنها دارد.
Transportation is estimated to account for 30% of energy consumption in most of the world’s most developed nations, so lowering the need for energy-using vehicles is essential for <strong>decreasing</strong> the environmental impact of mobility.
تخمین زده می شود که حمل و نقل 30 درصد از مصرف انرژی را در اکثر کشورهای توسعه یافته جهان به خود اختصاص دهد، بنابراین کاهش نیاز به وسایل نقلیه مصرف کننده انرژی برای <strong>کاهش</strong> اثرات زیست محیطی تردد، ضروری است.
But as more and more people move to cities, it is important to think about other kinds of <strong>sustainable</strong> travel too.
اما از آنجایی که مردم بیشتر و بیشتر به شهرها نقل مکان می کنند، مهم است که به انواع دیگر روش های حمل و نقل <strong>با انرژی تجدید پذیر</strong> نیز فکر کنیم.
The ways we travel <strong>affect</strong> our physical and mental health, our social lives, our access to work and culture, and the air we breathe.
روش های تردد ما بر سلامت جسمی و روانی، زندگی اجتماعی، دسترسی ما به کار و فرهنگ و هوایی که تنفس می کنیم <strong>تأثیر می گذارد.</strong>
Engineers are tasked with changing how we travel around cities through urban design, but the engineering industry still works on the assumptions that led to the creation of the energy-consuming <strong>transport</strong> systems we have now: the emphasis placed solely on efficiency, speed, and quantitative data.
مهندسان وظیفه دارند نحوه سفر در شهرها را از طریق طراحی شهری تغییر دهند، اما صنعت مهندسی همچنان بر روی مفروضاتی کار می کند که منجر به ایجاد سیستم های <strong>حمل و نقل </strong>با مصرف زیاد انرژی شده است: تأکید صرفاً بر کارایی، سرعت و کمیت داده ها.
We need radical changes, to make it healthier, more <strong>enjoyable</strong>, and less environmentally damaging to travel around cities.
ما به تغییرات اساسی نیاز داریم تا سفر در شهرها را سالم تر، <strong>لذت بخش</strong> تر کرده و کاری کنیم کمتر به محیط زیست آسیب برساند.
Dance might hold some of the answers.
رقص ممکن است برخی از پاسخ ها را به ما بدهد.
That is not to suggest everyone should dance their way to work, however healthy and happy it might make us, but rather that the techniques used by choreographers to <strong>experiment</strong> with and design movement in dance could provide engineers with tools to stimulate new ideas in city-making.
این بدان معنا نیست که همه باید در راه رسیدن به محل کار برقصند، هر چند که ممکن است ما را سالم و خوشحال کند، بلکه تکنیکهایی که توسط طراحان رقص برای <strong>آزمایش</strong> و طراحی حرکت در رقص استفاده میشود، میتواند ابزاری برای مهندسین باشد که ایدههای جدید برای ساخت و ساز شهری در آنها بوجود آورد.
Richard Sennett, an influential urbanist and sociologist who has transformed ideas about the way cities are made, argues that urban design has suffered from a <strong>separation</strong> between mind and body since the introduction of the architectural blueprint.
ریچارد سنت، شهرشناس و جامعه شناس بانفوذی که ایده های مربوط به نحوه ساخت شهرها را تغییر داده است، استدلال می کند که طراحی شهری از زمان ظهور نقشه های معماری از <strong>جدایی</strong> بین فکر و جسم رنج می برد.
Whereas medieval builders improvised and adapted construction through their intimate knowledge of materials and <strong>personal experience</strong> of the conditions on a site, building designs are now conceived and stored in media technologies that detach the designer from the physical and social realities they are creating.
در حالی که سازندگان قرون وسطی با توجه به دانش ذاتی خود از مصالح ساختمانی و <strong>تجربه شخصی ا</strong>ز شرایط یک محیط، ساخت و ساز را به صورت بداهه اقتباس می کردند، نقشه های ساختمانی اکنون در تکنولوژی های رسانه ای، تصویرسازی شده و ذخیره می شوند که طراح را از واقعیت های فیزیکی و اجتماعی که ایجاد می کنند، جدا می کند.
While the design practices created by these new technologies are essential for managing the technical <strong>complexity</strong> of the modern city, they have the drawback of simplifying reality in the process.
در حالی که شیوههای طراحی ایجاد شده توسط این فناوریهای جدید برای مدیریت <strong>پیچیدگی</strong> فنی شهر مدرن ضروری است، اما سادهسازی واقعیت از معایب این فرآیند است.
To illustrate, Sennett discusses the Peachtree Center in Atlanta, USA, a development typical of the modernist approach to urban planning prevalent in the 1970s. Peachtree created a grid of streets and towers intended as a new <strong>pedestrian</strong>-friendly downtown for Atlanta.
برای روشن شدن مسئله، سنت، درباره مرکز پیچتری در آتلانتا، ایالات متحده که یک نمونه توسعه براساس رویکرد مدرنیستی نسبت به برنامه ریزی شهری رایج در دهه 1970 بود، صحبت می کند. پیچتری با شبکهای از خیابانها و برجها طراحی شد که بهعنوان مرکز شهری مناسب برای <strong>عابران پیاده</strong> در آتلانتا در نظر گرفته شده بود.
According to Sennett, this failed because its <strong>designers</strong> had invested too much faith in computer-aided design to tell them how it would operate.
به گفته سنت، این کار شکست خورد زیرا <strong>طراحان</strong> آن اعتقاد زیادی به طراحی به کمک رایانه داشتند تا به آنها بگویند که این طرح چگونه عمل می کند.
They failed to take into account that purpose-built street cafés could not operate in the hot sun without the protective awnings common in older buildings, and would need energy-consuming <strong>air conditioning </strong>instead, or that its giant car park would feel so unwelcoming that it would put people off getting out of their cars.
آنها در نظر نگرفتند که کافههای ساخته شده در خیابان نمیتوانند در زیر نور آفتاب داغ با سایبانهای محافظ که در ساختمانهای قدیمیتر متداول است، کار کنند و به جای آن به <strong>تهویهی مطبوع</strong> انرژیبر نیاز دارند، یا اینکه پارکینگ خودروهای بسیار بزرگ آن چنان ناخوشایند است که باعث می شود مردم نخواهند از ماشین خود پیاده شوند و از آن استفاده کنند.
What seems entirely predictable and controllable on screen has <strong>unexpected</strong> results when translated into reality.
چیزی که روی صفحه نمایش کاملاً قابل پیشبینی و قابل کنترل به نظر میرسد، وقتی به واقعیت تبدیل شود، نتایج <strong>غیرمنتظرهای</strong> دارد.
The same is true in transport <strong>engineering</strong>, which uses models to predict and shape the way people move through the city.
همین امر در <strong>مهندسی</strong> حمل و نقل نیز صادق است، که از مدل ها برای پیش بینی و شکل دادن به نحوه تردد مردم در شهر استفاده می کند.
Again, these models are necessary, but they are built on specific world views in which certain forms of efficiency and safety are considered and other experience of the city <strong>ignored</strong>.
باز هم، این مدلها ضروری هستند، اما بر اساس دیدگاههای خاصی از جهان ساخته شدهاند که در آن اشکال خاصی از کارایی و ایمنی در نظر گرفته شده و سایر تجربیات شهر <strong>نادیده گرفته میشوند.</strong>
Designs that seem <strong>logical</strong> in models appear counter-intuitive in the actual experience of their users.
طرحهایی که در مدلها، <strong>منطقی</strong> به نظر میرسند، در تجربه واقعی کاربرانشان غیرمعمول به نظر میرسند.
The guard rails that will be familiar to anyone who has attempted to cross a British road, for example, were an engineering solution to pedestrian safety based on models that <strong>prioritise</strong> the smooth flow of traffic. On wide major roads, they often guide pedestrians to specific crossing points and slow down their progress across the road by using staggered access points divide the crossing into two – one for each carriageway.
به عنوان مثال، گارد ریل ها که وجود آنها برای هر کسی که سعی در عبور از یک جاده در بریتانیا داشته باشد آشنا خواهد بود، یک راهحل مهندسی برای ایمنی عابران پیاده بود که بر اساس مدلهایی طراحی شده بود که جریان روان ترافیک را <strong>در اولویت قرار میدهند.</strong> در جادههای اصلی پهن، این گارد ریل ها، اغلب عابران پیاده را به نقاط عبور خاصی هدایت میکنند که با استفاده از پل عابر پیاده پلکانی، محل عبور را به دو قسمت تقسیم میکنند - یک پل عابر برای هر محل عبور.
In doing so they make crossings feel longer, introducing psychological barriers greatly impacting those that are the least mobile, and encouraging others to make dangerous crossings to get around the guard rails. These barriers don’t just make it harder to cross the road: they divide communities and decrease <strong>opportunities</strong> for healthy transport.
با انجام این کار، محل عبور طولانیتر شد که موانع روانشناختی افرادی را که کمترین تردد را دارند به شدت تحت تأثیر قرار میدهند و دیگران را تشویق میکنند تا با عبور از گاردریل ها، با خطر زیادی از جاده عبور کنند. این موانع فقط عبور از جاده را سختتر نمیکنند: آنها جوامع را از هم جدا میکنند و <strong>فرصتهای</strong> حمل و نقل سالم را کاهش میدهند.
As a result, many are now being removed, causing <strong>disruption</strong>, cost, and waste.
در نتیجه، اکنون بسیاری از آنها در حال برداشته شدن هستند که باعث <strong>اختلال</strong>، هزینه کردن و تولید زباله می شوند.
If their designers had had the tools to think with their bodies – like dancers – and imagine how these <strong>barriers</strong> would feel, there might have been a better solution.
اگر طراحان آنها ابزاری برای فکر کردن با بدن خود داشتند - مانند رقصندگان - و تصور می کردند که این <strong>موانع</strong> چه احساسی ایجاد می کنند، شاید راه حل بهتری ارائه می شد.
In order to bring about fundamental changes to the ways we use our cities, engineering will need to develop a <strong>richer</strong> understanding of why people move in certain ways, and how this movement affects them.
برای ایجاد تغییرات اساسی در شیوههای استفاده از شهرهایمان، مهندسی باید درک <strong>غنیتری</strong> از اینکه چرا مردم به روشهای خاصی تردد میکنند و اینکه این تردد چگونه بر آنها تأثیر میگذارد، پیدا کند.
Choreography may not seem an <strong>obvious</strong> choice for tackling this problem.
رقص ممکن است انتخاب <strong>واضحی</strong> برای مقابله با این مشکل به نظر نرسد.
Yet it shares with engineering the aim of designing patterns of movement within <strong>limitations</strong> of space.
با این حال، هدف آن در طراحی الگوهایی برای جابجایی در فضا های <strong>محدود</strong> با مهندسی، مشترک است.
It is an art form developed almost entirely by trying out ideas with the body, and gaining <strong>instant</strong> feedback on how the results feel.
رقص، یک شکل هنری است که تقریباً به طور کامل با آزمایش ایدههای هماهنگ با بدن، و کسب <strong>بازخورد</strong> فوری در مورد اینکه نتایج چه حسی ایجاد می کند، توسعه داده می شود.
Choreographers have deep understanding of the psychological, <strong>aesthetic</strong>, and physical implications of different ways of moving.
طراحان رقص درک عمیقی از مفاهیم روانشناختی، <strong>زیبایی شناختی </strong>و فیزیکی روش های مختلف جابجایی دارند.
Observing the choreographer Wayne McGregor, cognitive scientist David Kirsh described how he ‘thinks with the body’, Kirsh argues that by using the body to <strong>simulate</strong> outcomes, McGregor is able to imagine solutions that would not be possible using purely abstract thought.
دیوید کرش، دانشمند شناختی، با مشاهده وین مک گرگور، طراح رقص، توضیح داد که چگونه "با بدن فکر می کند"، کرش استدلال می کند که با استفاده از بدن برای <strong>شبیه سازی </strong>نتایج، مک گرگور قادر است راه حل هایی را تصور کند که با استفاده از تفکر انتزاعی محض امکان پذیر نیست.
This kind of physical knowledge is valued in many areas of expertise, but currently has no place in formal engineering design <strong>processes</strong>.
این نوع دانش فیزیکی در بسیاری از زمینههای تخصصی ارزشمند است، اما در حال حاضر در <strong>فرآیندهای</strong> طراحی مهندسی رسمی، جایی ندارد.
A suggested method for transport engineers is to improvise design <strong>solutions</strong> and instant feedback about how they would work from their own experience of them, or model designs at full scale in the way choreographers experiment with groups of dancers.
یک روش جایگزین برای مهندسان حملونقل، پیاده سازی <strong>راهحلهای</strong> طراحی و دریافت بازخورد فوری در مورد نحوه عملکرد آنها با توجه به تجربه خودشان از آنها است، یا مدلسازی طرحها در مقیاس کامل به روشی است که طراحان رقص با گروههایی از رقصندگان آزمایش میکنند.
Above all, perhaps, they might learn to design for emotional as well as <strong>functional</strong> effects.
مهمتر از همه، شاید آنها یاد بگیرند که با توجه به اثرات عاطفی و همچنین <strong>عملکردی</strong> طراحی کنند.
Questions 1-6
Reading Passage 1 has seven paragraphs, A-G.
Which paragraph contains the following information?
Write the correct letter, A-G, in boxes 1-6 on your answer sheet.
1 reference to an appealing way of using dance that the writer is not proposing
2 an example of a contrast between past and present approaches to building
3 mention of an objective of both dance and engineering
4 reference to an unforeseen problem arising from ignoring the climate
5 why some measures intended to help people are being reversed
6 reference to how transport has an impact on human lives
Questions 7-13
Complete the summary below.
Choose ONE WORD ONLY from the passage for each answer.
Write your answers in boxes 7-13 on your answer sheet.
Guard rails
Guard rails were introduced on British roads to improve the 7…………………… of pedestrians while ensuring that the movement of 8……………………. is not disrupted. Pedestrians are led to access points and encouraged to cross one 9…………………….. at a time.
An unintended effect is to create psychological difficulties in crossing the road, particularly for less 10………………….. people. Another result is that some people cross the road in a 11……………………. way. The guard rails separate 12……………………., and make it more difficult to introduce forms of transport that are 13…………………….
Answers
هنوز نظری درج نشده است!